۱۳۸۷ تیر ۱۵, شنبه

عریضه مجدد به محضر عالی حضرت آیت الله العظمی ناصر مکارم شیرازی

حضرت آیت الله مکارم شیرازی: اسلام دین رافت و رحمت است نه مکتب خشونت


.


دشمنان درصددند تا تشیع اثناعشری را همطراز وهابیت، مکتب خشونت نشان دهند

.
..........در اين داستان اخير در بروجرد، حسينيه را خراب كردند. عده‌اي از جانبازان و بچه‌هاي جنگ مجروح شدند. زن و بچه مردم رفته بودند جلوي فرمانداري. الان من مي‌گويم متصوفه يك گروه مسلمان است. اينها نه حزب هستند نه درگيري با جايي دارند، نه كاري به كسي دارند. امام جماعت بروجرد نوشته كه حسينيه آنها خانه تيمي بود. گفتم كه بابا به دراويش مي‌گويند بي‌خاصيت. شما چرا اتهام مي‌زنيد. اصلا تصوف وقتي به وجود آمد كه سرخوردگي در اسلام شروع شده بود. اينها كه فقط كنج خانه‌هايشان هستند. به هر حال شما مي‌گوييد اينها خطر هستند؟ بايد قانوني با آنها برخورد كنيد.............
حجت الاسلام کروبی – گفتگو با "شهروند امروز" بعد از واقعه بروجرد
.
بعد از این که جناب حجت الاسلام و المسلمین کروبی از روی خیرخواهی و مصلحت اندیشی خطاب به مخالفان درویشی گفت " اگر میگوئید این درویشها خطر دارند، خوب پس بروید و از طریق مجاری قانونی با آنها برخورد کنید"
از آن تاریخ روش برخورد با درویشها و مراکز درویشها تفاوت کرده است
قبلاً یک عده اراذل و اوباش – ملبّس به لباس مقدس روحانیت- باندهای مافیایی و شبکه های مخفی براه انداخته، حمله ور شده، و مراکز درویشها را در قم و بروجرد خراب میکردند و برای لاپوشانی اعمال شیطانی خود، پای حضرات آقایان مراجع عظام تقلید را به وسط میکشیدند

اما بعد از این پیشنهاد حجت الاسلام کروبی، این نوع حمله و سرکوب درویشها متوقف شد و قرار شد با دراویش از مجاری قانونی برخورد شود تا دیگر سروصدای خیرخواهان و اشخاص میانه رو در نیاید
بر این قرار، مخالفان درویشی، پای شهرداری را به میان کشیدند و قضیه ماده صد را مطرح کردند و با استناد به این ماده صد ، حکم تخریب برای چند فقره از مراکز درویشی گرفتند.
آقای رحمت الله جوادی در چرمهین اصفهان یک معلم بازنشسته است که هرهفته دوستان درویش او در منزل او دور هم جمع میشدند و مجلس میگرفتند و نماز میخواندند. این عمل آقای جوادی هم متکی به قانون اساسی بود و هم مستند به فتوای حضرات آیات عظام مانند فتوای درخشان حضرت آیت الله العظمی ناصرمکارم شیرازی که فرموده اند

ما اجازه نمی دهیم کسی به مذاهب دیگر توهین کند و مسلمانان اگر متحد باشند دشمن نمی تواند کاری انجام دهدشیعیان نسبت به همه مسلمانان محبت دارند

اما علیرغم قانون؛ و شرع و فتوای صریح مرجعیت، یک فرد فاسد نفوذی از مخالفان درویشی با سوء استفاده از موقعیت خود در اداره اطلاعات چندبار با اعمال فشار روحی از آقای جوادی میخواهد که مجلس هفتگی را در منزل خود تعطیل کند. بالاخره از شهردار چهرمین حکمی با استناد به ماده صد شهرداری میگیرد تا خانه مسکونی آقای جوادی را تخریب کند. بعدهم با اعمال فشار به شعبه دادگستری چهرمین شکایت آقای جوادی را نابجا دانسته و آن را رد میکنند. حکم تنفیذ شده و مقامات انتظامی همراه با عوامل شهرداری و وسایل تخریب مانند بولدوزر به منزل آقای جوادی رفته و آن را تخریب میکنند – اسناد این واقعه به ضمیمه این عریضه تقدیم میشود-؛
.


تخریب یک منزل مسکونی با استناد یا بدون استناد به ماده صد شهرداری کاری نابجاست
.

علامت خشونت است. در شان نظام مقدس اسلامی نیست که حافظ حرمت و حریم خصوصی عموم شهروندان؛ بویژه مسلمانان است
.
جوانان امروز به یاد نمی آورند. ما پیرمردها به خاطر داریم که کل ماجرایی که به سقوط رژیم دوهزار و پانصد ساله شاهنشاهی انجامید سلسله وقایعی بود که از "خاک سفید تهرانپارس" شروع شد. روزی، روزگاری در آن ناحیه خارج از محدوده، یک حلبی آبادی بود و مردم تهیدستی آنجا اقامت داشتند. شهرداری زمان " طاغوت" با استناد به ماده صد با حمایت نیروهای انتظامی و ژاندارمری به آن ناحیه رفتند و با بولدوزر به تخریب حلبی آباد پرداختند. درگیری شد و یک نفر از مردم خاک سفید از پا افتاد. این امر موجی از خشم و نفرت به راه انداخت و توفانی به پا کرد که به دنبال آن اصناف و طبقات و اقشار مردم وارد میدان شدند ... چنبشی که به پا شد دیگر متوقف نشد تا طاغوت ساقط شد
نظر مصلحت اندیشانی مثل جناب حجت الاسلام کروبی عبرت گرفتن از تاریخ است. دیروز ، یک جماعت آخوندک قلابی، روایتهایی را سرچوب میکردند و درویشها را میکوبیدند و مراکزشان را تخریب میکردند. امروز به استناد ماده صد این کار را میکنند. این هردو یک نتیجه را به بار می آورد. نتیجه آن است که


اولا- مکتب شیعه را در انظار مردم ایران و مردم جهان مکتب خشونت معرفی میکنند. شهرداری زمان شاه اگر مردم را خانه خراب میکرد دعوی دینداری نداشت. آن زمان، دوران طاغوت بود. امروز مراجع عظام – کثّر الله امثالهم- میفرمایند مذهب تشیع و اسلام عزیز، مروج عطوفت و رافت است. برعکس معاندان وابسته به اجانب و اجانب میخواهند اسلام عزیزرا مکتب خشونت معرفی کنند
ثانیاً – ملاذ و ملجاء مردم مراجع عظام هستند. مردم به آنها پناه میبرند. اما مشاهده میشود که دستهایی درکار است که عملاً میکوشد که امید مردم را به مراجع عظام تبدیل به یاس نماید
ثالثاً – یک شبکه زیرزمینی با طرحها و برنامه های سازمان یافته به صورت تشکیلاتی عمل میکند تا نظام مقدس اسلامی را پراکنده کننده خشونت و نفرت بر علیه شهروندان مسلمان – به بهانه های مختلف- در ایران و علیه مردم جهان معرفی کند، و با این کار ضدتبلیغ علیه نظام مفدس اسلامی کند و آب به آسیاب مخالفان ایران و جمهوری اسلامی بریزد. هدف نهایی از این کار آن است که مردم پشت نظام را خالی کنند. این بزرگترین هدیه به معاندان - اجانب و مسمومترین ارمغان برای مردم ایران است


مجموعه این اعمال، خیانتهای نابخشودنی است
.
طلاب مسلمان پیرو اسلام ناب محمدی واقعه شوم و تاسف بار چهرمین را محکوم کرده و وقوع این واقعه مشئوم را به مراجع عظام حفظهم الله که نایبان برحق امام زمان اند و به امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف تسلیت عرض مینمایند، و در عین حال با تقدیم این عریضه صادقانه به خاکپای حضرت آیت الله العظمی ناصر مکارم شیرازی مد ظله العالی از ایشان تقاضا دارند که با ارشاد و ارائه رهنمودهای خویش مقامات مسئول را امر به کوتاه کردن دست عناصر نفوذی از دستگاه های قضایی و اجرایی بنمایند

با تقدیم احترامات خالصانه و نهایت ادب مخلصانه
با عرض اعتذار از تصدیع
طلاب حوزه علمیه قم پیرو اسلام ناب محمدی


.

ضمیمه- نامه سرگشاده آقای رحمت الله جوادی


بسم الله الرحمن الرحیم
به استحضار می رساند : اینجانب برابر مدارک و اسناد پیوستی ، درسال 1370 قطعه زمینی را به پلاک شماره یک تجاری – مسکونی از مجموعه تفکیکی روستای چرمهین از توابع استان اصفهان از بنیاد مسکن انقلاب اسلامی اصفهان تحویل گرفتم و در سال 74 به جهت ساخت وساز بر روی زمین ، مؤفق به دریافت شناسنامه ساختمان مشتمل بر عدم خلاف و پروانه ساختمانی شدم .
متأسفانه حال پس از گذشت قریب به 13 سال از احداث بنا ، شهرداری چرمهین فرم خلاف شهری برای ملک اینجانب تنظیم و با ارجاع موضوع به کمیسیون ماده صد ، کمیسیون مزبور نسبت به صدور حکم تخریب کامل تنها سرپناه اینجانب و خانواده تحت تکفلم اقدام نموده که به جهات مشروحه ذیل این آراء صادره خلاف اصول و موازین قانونی می باشد :
1- ارجاع موضوع از سوی شهرداری به کمیسیون ماده صد و رسیدگی به آن خلاف قانون است چراکه برابرماده صد قانون شهرداری و تبصره های ذیل آن ، مالکین اراضی و املاک واقع در محدوده شهرها باید قبل از هراقدام عمرانی و شروع ساختمان از شهرداری پروانه اخذ نمایند و شهرداری می تواند از عملیات ساختمانی ساختمانهای بدون پروانه یا مخالف مفاد پروانه به وسیله مأمورین خود جلوگیری نماید و اگر از لحاظ اصول شهرسازی یا فنی یا بهداشتی ، قلع تأسیسات و بناهای خلاف مشخصات مندرج درپروانه ضرورت داشته باشد یا بدون پروانه شهرداری ، ساختمان احداث یا شروع به احداث شده باشد ، موضوع به تقاضای شهرداری در کمیسیون ماده صد مطرح رسیدگی قرار می گیرد .
ملاحظه می فرمایید که مقررات ماده صد قانون شهرداری حاکم بر بناهایی است که در ساخت آنها اصول بهداشتی و ایمنی و فنی رعایت نشده و یا برای احداث آنها پروانه ساختمانی از شهرداری اخذ نشده و یا خلاف مندرجات پروانه ساختمانی عملیات احداث بنا صورت پذیرفته باشد و مواردی از قبیل تخلف شهرداردرموقع صدور پروانه و یا مخدوش بودن امضای شهردار ، مشمول مقررات ماده مزبور نمی گردد .
ملک احداثی اینجانب برابرمدارک تقدیمی دارای پروانه ساختمانی بوده و عملیات احداث بنا نیز مطابق پروانه ساختمانی و مندرجات آن صورت گرفته فلذا موجبی برای صدور حکم قلع ( تخریب ) بنا وجود نداشته و آراء صادره فاقد وجاهت قانونی است . از طرفی تا زمانیکه پروانه ساختمانی از سوی دادگاههای ذیصلاح حقوقی ابطال نشده دارای ارزش و اعتبار قانونی است و خدشه وارد کردن برآن طبق مقررات جزایی ایران جرم و مشمول مجازات است .
2- در رأی صادره از کمیسیون تجدیدنظر ماده صد به این نکته استناد شده که «‌ امضای منتسب به شهردار وقت ذیل پروانه ساختمانی قابل تشخیص نمی باشد و صحت واصالت پروانه مخدوش بوده و به نظر می رسد پروانه ارائه شده براساس ضوابط و مقررات تنظیم نشده »
ذکر این عبارت در استنادات کمیسیون ،‌ شبهه غرض ورزی را درذهن تداعی می سازد چراکه
اولاً : مخدوش بودن امضای منتسب به شهردار وقت می بایست با شکایت شاکی خصوصی و یا مدعی العموم در محاکم صالحه قضایی مورد رسیدگی و احراز و اثبات قضایی قرار گیرد سپس مستند رأی واقع شود .
ثانیاً : شهردار وقت طبق مدرک شماره 2 پیوستی ، مراتب صحت و انتساب امضاء به خود در زمان صدور پروانه ( 5/4/74) و رعایت کامل ضوابط و مقررات درزمان صدور پروانه و صحت مندرجات پروانه ساختمانی صادره از سوی شهرداری چرمهین را تأیید و گواهی نموده اند . لذا با این گواهی صادره از سوی شخص شهردار وقت کلیه موارد مندرج در رأی کمیسیون محکوم به ابطال بوده و هیچگونه خدشه ای بر پروانه ساختمانی ملک وارد نبوده و بی اعتباردانستن آن نمی تواند مستمسک و بهانه ای برای تخریب ملک باشد .
ثالثاً : پروانه ساختمانی متنازع فیه دوبار از زمان صدور تاکنون از سوی شهردار محترم و معاون فنی و شهرسازی شهرداری چرمهین تمدید شده که این خود قرینه و اماره ایست برصحت و اصالت پروانه ساختمانی و نمی توان برآن خدشه ای وارد نمود .
به هر تقدیر کمیسیون تجدیدنظر ماده صد شهرداری چرمهین در رأی صادره پنج مستند را ذکرنموده که مداقه و امعان نظردرآنها ، خلاف قانون بودن دادنامه صادره و موجه بودن اعتراض و ایرادات مطروحه از سوی اینجانب را به اثبات می رساند و از حضور دلسوزان و وجدانهای بیدار و فطرتهای سالم انتظار می رود برای جلوگیری از تضییع حقوق قانونی اینجانب و خانواده ام موجبات نقض رأی صادره را فراهم فرمایند .

هیچ نظری موجود نیست: