نظامی کهکارگزارانش در دل شب "خانه مرجعیت" را در میشکنند، و در وسط روز "خانه ملت" را میخواهند به توپ ببندند، نظامی است که نه مقبولیت شرعی دارد، نه مشروعیت قانونی
نظامی که شب و روز ملت رشید ایران را به خاک و خون میکشد و با دار و درفش و داغ و ابتدایی ترین شیوه های قرون وسطایی به جنگ با آزادی و آزادیخواهان میرود، نظامی است که هیچگونه تکیه گاه مردمی ندارد
نظامی که شکنجه و سنگسار وآدمکشی را از زمره "جنایتهای ضدبشری" نمیشمارد، بلکه آن را "مجازات اسلامی" عنوان میکند، به تعبیر علی لاریجانی " نظام دریدگان" است
این نظام "ضد امنیت" است، نه تأمین کننده امنیت. این نظام "ضد اسلام" است که پشت نقاب "اسلام" چهره میپوشد تا مردم دنیا را به "اسلام ستیزی" متهم کند. این نظام "حاکمیت سفیه" پشت حجاب "ولایت فقیه" است. این نظام در دست مدیران مُدبّر نیست، بلکه دست آموز فرومایگان است و دستاویز غارتگران
این نظام "دریدگان" ناظمی دارد به اسم "علی خامنه ای". نکبت این نظام بیخ ریش همان ناظمش
اخیراً در مصاحبه اخیر خود با مطبوعات اظهار داشته اید که به علت کهولت سن و احساس خستگی مفرط قصد کناره جستن از میدان سیاست را دارید. کناره جستن و کنار نشستن از سیاست و باقی عمر را به یاد خدا و توبه واستغفار از کرده ها و ناکرده ها سپری کردن، بر اصحاب قدرت و سیاست همیشه نیک است، الا در این شرایط و برای شما
اکنون کناره جویی شما را کسی حمل بر کهولت نمیکند، بلکه حمل بر ترس و جبن میکنند. کسی نخواهد گفت رفسنجانی خسته بود، ورفت. همه خواهند گفت تهدید دشمنانتان ، مقاومت روحی او را درهم شکست و اورا منهزم ساخت. کسانی که به بیت آیت الله بزرگوار شیخ یوسفشبیخون زدند و آنچه از لوازم شیطنت و سیاهدلی جبلّی بود به عمل آوردند و همین عمل را با دفتر آیت الله منتظری نیز انجام دادند و به شیخ حسن خمینی و شیخ مهدی کروبی نیز اهانتها روا داشتند، جملهء پایانی این مهاجمان، تعیین تکلیف با شخص شما بود آنجا که گفتند یا کنار بنشینید یا دست به حذف شما خواهیم زد. حالا اگر شما کنار بنشینید همه خواهند گفت که از تهدیدهای آن قوم غارتگر وحشت زده شده اید و این وحشت زدگی در این سن و سال با آن سوابقی که شیخ مهدی کروبی برای شما برشمرده شایسته موقعیت شما نیست. اکنون زمان رفتن و خالی کردن میدان نیست. بمانید و بهای آن را بپردازید و میدان را خالی نکنید. علی الخصوص که میدانید که خالی کردن میدان توسط شما، ختم ماجرا علیه شما و خانواده شما در داخل و خارج کشور نخواهد بود. پس بمانید و به تحکیم سنگرهای خود بپردازید
سی خرداد هشتادونه/ طلاب حوزه علمیه قم پیروان اسلام ناب محمدی
امروز برابر با بیست و هشتم خرداد سال هشتادونه خطیب جمعه بازار تهران گفت چرا قاچاقچی و دزد و تروریست را مجازات میکنند، اما بدحجاب را میخواهند مشمول کار فرهنگی قرار بدهند؟
به دبیر شورای نگهبان باید گفت اگر با حقوقدانان شورای نگهبان این سئوال را در میان میگذاشتید به شما در باره خسارت اجتماعی جرم و جنبه تربیتی مجازاتها که اساس جرمشناسی مدرن را تشکیل میدهد توضیح میدادند. اما چون سی و یک سال است که شما اسلام را بازیچه هواهای نفسانی و قدرت طلبی و حرصتان به دنیاقرار داده اید دیگر جایی برایتوضیح اصحاب قانون و حقوقدانان نخواهد بود.
آقای احمدجنتی ، بدانید که شما و امثال شما در موقعیتی نیستید که به سی و چند میلیون نسوان و خانمهای ایرانی نوع و نحوه پوشاکشان را تجویز کنید. مکتب قرآن کریم، نظام دیکتاتوری کمونیستی و چکمه پوشی سرخ فاشیستی نیست که پوشش اجباری بر تن مرد و زن کند و آنها را زیر یوغ استبداد فردی یا حزبی بکشد. شریعت مقدس اسلام قائل به حفظ حرمت تفاوتها، و حارس و حافظ احترام یکایک مردم است. در اسلام و در قرآن جایی برای تحمیل نظر نیست. شما و امثال شما میکوشید تا مردم مملکت ایران را با سموم نظریات مسموم و ضد اخلاقیتان به مسمومیت مزمن دچار کنید. اگرچه بدن این جامعه از همان ابتدا که با ترفند این زهر مهلک آشنا شد، پادزهرهای دفاعی نیرومند تولید کرد که آثار برجسته مقاومت وواکنش آنرا در ماههای اخیر همه شاهدند و چشم عالم را خیره ساخته است
حجاب بهانه ای برای چماقکشی چماقداران لباس شخصی یا نیروهای انتظامی است، اما پایگاهی در تعلیمات و دروس اصیل اسلام و جایگاهی در فقه ندارد. بروید و به ادوار فقه بنگرید تا ببینید هیج آیه ای درباب احکام " اجبار و تحمیل به حجاب" وارد نشده و هیچ حمی در لسان تنزیل در باب "حد شرعی" بر رد و انکار حجاب نیست؛ برخلاف سرقت و قتل نفس و سایر احکام جزائی. عجبا که کسی چون شما را با این کثرت سن و قلت معرفت فقهی به تصدی منصب دبیری شورای نگهبان منصوب کرده اند. "هیهات مناالذله". البته شما و امثال شما مسلماً باوری به خداوند و به روز جزا و عالم غیب ندارید، که اگر داشتید چنان فضیحتی را شب بیست و سه خرداد ماه در برابر منزل و حریم خصوصی مراجع تقلید در قم به بار نمی آوردید. شما نه تنها از زندگان که حتی از دنیا رفتگان هم متوحشید. این هراس و بیم علامت بی ایمانی شما است . چون علامت مومن ممتحن طمأنینه و سکون او است، نه هراس و بیم زدگی مداوم او
شما با این همه شیطنت به نام اسلام، ذهن آزادگان و آزادیخواهان جهان را نسبت به شریعت رسول برحق خدا حضرت محمدبن عبدالله را مظنون، و دین اسلام را در نظر اکثر مردم دنیا مخدوش و مظنون کردید و این همان ظلمی است که به خاطر ارتکاب آن، مسلمانان عالم شما نامسلمانهای بیدین و ایمان را هرگز نخواهند بخشید
آقای شیخ مهدی کروبی، لطفا به هموطنانتان آدرس صحیح بدهید
آقای شیخ مهدی کروبی
با تحیت و سلام و اعلام مجدد حمایت از مساعی خسستگی ناپذیرتان در واستانی حق و رأی مردم
پرسش ما طلاب حوزه علمیه قم پیروان اسلام ناب محمدی از شما آن است که چرا تلاشهای مجدّانه خود را متمرکز نمیکنید. هدف مبارزه شما برای اصلاح یا تغییر کیست؟ در دفتر ریاست جمهوری یا در بیت رهبری؟!؛ برای توضیح بهتر محتوای سئوالمان ابتدا نظری به توازن و توازی میان خط رهبری و خط ریاست جمهوری بیندازیم
نقاط مشترک همکاری میان رهبریو ریاست جمهوری
آنچه بیت رهبری و شخص علی خامنه ای را از یک طرف، و نهاد ریاست جمهوری را و شخص محموداحمدی نژا درا از طرف دیگر به هم نزدیک میکند، سرکوب رفسنجانی و کل باند و خانواده او است
علاوه بر این ، هم رهبری و بیت او، و هم نهاد ریاست جمهوری و دولتازهمه دست اندرکاران ریز و درشت درون حاکمیت خواهان حمایت بیقید و شرط یا سکوت مطلق هستند. هرکسی ایراد بگیرد حتی اگر احمد جنتی دبیر شورای نگهبانباشد کنارش میگذارند و اگر ساکت نشد او را بشدت میکوبند. همینطور از دو قوه خواهان همکاریکامل یعنی اطاعت کامل از دولتند (رجوع حرفهای محمدیزدی) . در مساله تقابل با جامعه روحانیتا ین دو با هم هماهنگ عمل میکنند چون هردو منافع یکسان در تضعیف روحانیت مستقل دارند، اگرچه مقصود یکسان ندارند
مقصود رهبری از سرکوب مراجع و کل جامعه روحانیت ناشی از فقدان مشروعیت "دینی" (به عنوان مکمل مشروعیت سیاسی) رهبری در برابر مراجع تقلید است. اما مقصود احمدی نژاد از تضعیف روحانیت، باز کردن دست خودش در اداره جامعه به روشی است که خودش میخواهد. او میگوید جامعه را باید با الهام از اشعار حافظ و سعدی و خیام اداره کرد، نه فقط جامعه ایران را، بلکه با الهام از این اشعار و از این فرهنگ ایرانیباید جهان را مدیریت کرد. اواز نظارت و تذکرات آخوندهای حوزه ای در بحث مربوط به حجاب و به استادیوم رفتن خانمها خسته شده است. او میگوید گشت ارشاد و گشت عفت و گشت نسبت را باید جمع کرد و درمورد حجاب باید دست به کار فرهنگی و کنترل نامحسوس زد
نقاط اختلاف
-سیاست خارجی ارتباط با آمریکا . احمدی نژاد خواهان نزدیکی با آمریکا است اما خود را زیر فشار و محدودیت بیت خامنه ای احساس میکند. زیرا بیت رهبری با این نوع برخورد کاملا مخالف است. احمدی نژاد لحن بیان خود را در آمریکا –نیویورک و سازمان ملل- بکلی عوض کرد ویک سخنرانی کاملا مبتنی بر ارزشهای فرهنگ ایرانی مبتنی بر انسانگرایی و عشق و دوستی ارائه داد که شنوندگان را به یاد گفتگوی تمدنهای محمد خاتمی مینداخت. این سخنرانی احمدی نژاد انتقادهای بسیاری را در داخل برانگیخت که مهمترین آنها مقاله های فاطمه رجبی همسر غلامحسین الهام بود. احمدی نژاد بطور کامل بحث امام زمانگرایی را به کناری نهاده بود
-سیاست داخلی و نحوه اداره جامعه. در اداره جامعه نیز احمدی نژا دبه کلی نحوه خطابه خوانی خود را عوض کرده و بیش از بیش برعنصر فرهنگ ایرانی و اهمیت آن سخن میگوید( مانند سخنرانی تلویزیونی او در روز یکشنبه بیست و سوم خرداد). احمدی نژاد علناً با تأثیر پذیری کامل از جهان بینی اسفندیار رحیم مشائی بحث اسلام و امام زمان و موعود گرایی را وانهاده، ودم از کاستن فشار اجتماعی بر زنان میزند( او در همین برنامه تلویزیونی از جمله گفت "ما اینگونه برخورد هارا توهین می دانیم که زن و مردی در خیابان راه بروند و کسی بیاید بگویدنسبت شما چیست؟"). همه میدانند که این موضعگیریهای محمود احمدی نژاددر تباین با مواضع بیت رهبری است و به همین دلیل هم بهانه ای شده تا اعتراض بسیاریاز "اصولگرایان حامی خودش" را – مثل حمیدرضا ترقی عضو شورای مرکزی حزب موتلفه- برانگیزد! پیش ازاو علی مطهری، گفته بود که این قبیل بیانات آقای احمدی نژاد مربوط به افکار اسفندیار رحیم مشائی (رئیس دفتر رئیس جموریایران) است که "متاسفانه از زبان رئیس جمهوری" مطرح شده است. امروز کار بجایی رسیده کهحتی صدای اعتراض بزرگترین حامی احمدی نژادیعنی شخص مصباح یزدی رابلند شده است.واکنش انتقادی مصباح یزدی در قضیه حجاب به احمدی نژاد-بیستوهفت خرداد جاری/
سال گذشته در انتقاد رودررو با محمود احمدی نژاد شما اظهار داشتید که او مورد حمایت احمدجنتی و مصباح یزدی است. اما امسال و در همین روزهای اخیر هم آقای احمدجنتی و هم آقای مصباح یزدی دست از حمایت از احمدی نژاد کشیده و به انتقاد آشکار و علنی ازاو برخاسته اند
هواداران این آقایان، در مجلس صحبت از سئوال و استیضاح از احمدی نژاد میکنند. دلیل این امر مشخص است. این آقایان، از احمدی نژاد فرمان نمیبرند، از شخص رهبری و از بیت رهبری دستور میگیرند. آقای احمدی نژاد به دستور رهبری خلعت ریاست جمهوری پوشید و از دست رهبری فرمان خود را دریافت کرد. او منصوب رهبری است وشما و آقای موسوی مطرود رهبری هستید. پس آیا گمان نمیکنید دعوای شما با آقای احمدی نژاد مسیر توجه نیروها را عوض میکند. آیا تصور نمیکنید که با ادامه انتقادهایتان از احمدی نژادبه مردم آدرس غلط میدهید؟!؛
اشکالتراشیها برسر راه شما و آقای موسوی و آقایان صانعی و حسن خمینی و منتظری ناشی از عملکرد احمدی نژاد و نیروهای تحت فرمان او نیستند. حمله به کوی دانشگاه یا به دفتر آیت الله حسینعلی منتظری یا توهین و فحاشی به پسر حاج احمد خمینی و شکستن در خانه آیت الله صانعی و حمله به ماشین و به محافظان خود شما و ... توسط نیروهای نظامی و انتظامی تحت امر احمدی نژاد و نهاد ریاست جمهوری انجام نمیشود. توسط همدستان مجتبی خامنه ای انجام میشود. در این حمله های شبانه کسی "زنده باد احمدی نژاد" نگفت، در کنار شعار "مرگ بر پسر ناخلف" و "مرگ بر مرجع آمریکایی"، صلوات و تکبیر لباس شخصیهای مهاجم به "امام زمان حضرت سید حسنی آیت الله العظمی علی خامنه ای !!!" نثار میشد
حاج آقا مهدی کروبی فرزند احمد
شما بهتر از همه میدانید که معنی "نیروهای لباس شخصی" و "نیروهای خودسر" یعنی چه ! شما میدانید که به این دلیل به آنها "خودسر" میگویند که خارج از مسئولیت دولت و نهاد ریاست جمهوری اند، و بیرون از اختیار رئیس قوه مجریه عمل میکنند. یعنی دستورشان را مستقیماً از بیت رهبری میگیرند. پس انصافاً با همان صداقت لرُی که دارید دست از گریبان احمدی نژاد بکشید و روّیه خود را اصلاح کنید و روی خود را متوجه انتقاد از بیت رهبری کنید. شاخه و برگ را رها کنید و به اصل و ریشه مشغول شوید. فراموش نکنید که فی التأخیر آفات
در تحلیلی که روز پیش به نقل از سایت کذایی رجانیوز در کجکول آوردیم، اشاره ای به مردان کشتی سوار خامنه ای آمده بود که نفر اول آنها نوری همدانی، دومی محمدیزدی، سومی مهدوی کنی و آخرین نام هم از آن قزوه شاعر بود. در این میان از محمدتقی مصباح یزدی و حمید رسایی اسمی برده نشده بود. این قضیه را باید حمل بر چه منظوری نمود؟
حذف کامل نام مصباح یزدی را نباید دست کم گرفت زیرا مصباح یزدی در شرایطی خاص از سایت رجا نیوز کنار گذاشته شده است. مصباح در شرایط اشغال فیضیه و حوزه قم توسط قشون لباس شخصیهای ریشو به سرفرماندهی نزدیکترین همقطاران مجتبی خامنه ای از "جمع یاران خامنه ای" ناپدید شده است. همان قشون کشی که سپاهیان مغولوار مجتبی خامنه ای علیه منتظری و کروبی و صانعی و حسن خمینی به راه انداختند و در آن شعار "لعنُ علَی عدوّک یاعلیّ – موسوی و کروبی و صانعی"( لعنت بر دشمنان تو ای علی خامنه ای که عبارتند از موسوی و کروبی و صانعی) را بر سر دست جلوی دوربینها گرفتند. همان لشگر کشی که مانع از آن شد تا خانهء آیت الله یوسف صانعی به محل اعتکاف و اعتراض منتقدان و مخالفان در قم تبدیل بشود. امری که در نهایت به ناراحتی قلبی آیت الله صانعی و انتقال موقت ایشان به بیمارستان انجامید. این حرمت شکنی و قشون کشی شبانه در عین حال نشان داد که احمدی نژاد در قضیه طرح شکایت حقوقی سال قبل بر علیه آیت الله صانعی فقط عامل اجرا بوده، نه طراح و تصمیم گیرنده
تصمیم گیرنده طرح سرکوب و نفی آیت الله صانعی و توطئه خلع او از مقام مرجعیت به دست جامعه مدرسان قم، و طراح تهدیدهای فزاینده برعلیه کلیه مراجع مستقل و غیردولتی و نیمه دولتی خود علی خامنه ای است که تاکنون دستش را از زیر کت احمدی نژاد یا عبای محمدیزدی یا مصباح یزدی بیرون میآورد و این بار از آستین خودش در اثنای یک سفر اعلان نشده به قم بیرون آورده است
اما مصباح یزدی کجا رفت و چه شد؟؛
تا اینجا برنامه ریزیها برای حذف همه یاران قدیمی خمینی از صحنه سیاست بودند، تا به قول معروف "علی بماند و حوضش!!" مصباح یزدی هرگز در جمع سینه چاکان خمینی نبود، بلکه علی خامنه ای او را به عنوان یاور خودش بالا کشید و به او امکانات داد. اما اوضاع و احوال جنین نشان میدهد که به نظر میرسد خامنه ای، دیگر مدتی است به مصباح به چشم یک خدمتگزار صادق نمینگرد بلکه اورا رقیبی حسابگر و محیل میشمارد که با شیوه ای بسیار پیچیده سنگرهای دفاعی خامنه ای را یکی یکی خراب میکند
امروز خامنه ای سنگر خودرا ویران شده و اعتبار خودرا برباد رفته میبیند و این ماجرا با حرکتی آغاز شد که بنیانگذارش مصباح یزدی در شهر قم بود و قربانی اول آن رفسنجانی و خانواده و تمام جناح او بشمار میرفت. اما قربانی آخر آن بی تردید خود خامنه ای است. وقتی خامنه ای به دست خودش و پسرش مجتبی بر اساس طرح مصباح همه همسنگران و حامیان دیرین خودش را حذف کند و کنار بگذارد، دیگر تخریب وجهه و چهره خود او کار دشواری نخواهد بود. این پیچیدگی طرح مصباح را نشان میدهد. آخرین لایه درون نظام در همین قشون کشی اخیر به قم تصفیه شد و دیگر تا خود خامنه ای راه درازی باقی نمانده است. هواداران مصباح دوران پس از خامنه ای را آغاز کرده اند
دوران پس از خامنه ای
چندروز پیش حمید رسایی – نماینده سوپرفاشیست مجلس شورا- سفری به گناباد داشت و در سخنرانی خود در این شهر مطلب مهمی را افشا کرد. او گفت دوران ظهور امام زمان دو مرحله ای است. همچنان که دوران غیبت نیز دومرحله ای بود. دوران ظهور صغیر و ظهور کبیر. وی گفت ما هم اکنون در دوران ظهور صغیر هستیم که درآن نایب امام زمان ظهور کرده تا پرچم مدیریت جهان را از دست دشمنان بگیرد. اما ظهور کبیر زمانی است که امام زمان خودش ظهور میکند و رایت مدیریت عالم را از دست نایب خود میگیرد و آن را افراشته میدارد
ازآنجایی که رسایی دوران نونی را دوره ظهور صغیر و صاحب رایت را نایب امام میداند و نایب امام نیز خود علی خامنه ای است، پس باید دید که زمامدار دوران ظهور کبیر چه کسی میتواند باشد
اینجاست که برای یافتن پاسخ این پرسش باید به سایت "انصار نیوز" مراجعه کرد تا نشانی این شخص را به دست آورد. در سایت "انصار نیوز" به صراحت در یک مقاله بلند نوشته شده که "امام زمان ما، امام مصباح یزدی است"!!؛ اگرچه فعالیت این سایت به دلیل این افشاگری تعطیل شد، اما اصل حرف زده شد. رسائی ها و نویسندگان رجانیوز مصباح یزدی را خود امام زمان و علی خامنه ای را فقط نایب او میدانند
این قضیه ای است که از چشم مجتبی و وحید و سایر پیروان سرسپرده علی خامنه ای مخفی نمانده و به همین دلیل است که حتی اسم حمید رسایی را هم از جماعت مردان کشتی خامنه ای حذف کرده اند و اورا در کنار مصباح یزدی به وسط باتلاق پرت کرده اند!!؛
اما در سخنرانی روز قبل از حمله بیت صانعی و به تعطیلی کشاندن دفتر آیت الله حسینعلی منتظری براساس حکم ویژه دادگاه روحانیت، سخنران غائله قم که از محافظان شخصی مجتبی خامنه ای است از علی خامنه ای به عنوان امام زمان نام میبرد و برای او صلوات میفرستد. او همچنین هاشمی رفسنجانی را تهدید میکند که اگر به خامنه ای نپیوندد، طرح حذف او را به اجرا درخواهند آورد. این سخنران ریشو و بی ادب میگوید وزارت اطلاعات و نیروهای انتظامی بدانند که ما این کارهایی را که میگوییم انجام خواهیم داد و کسی نمیتواند جلوی مارا بگیرد
در سال گذشته در قم همین گروه یک راهپیمایی از قم به تهران طراحی کرد برای حمایت از تصمیم خامنه ای در تنقیذ احمدی نژاد. عموم علمای قم و استاندار و مقامات حوزه بااین حرکت مخالفت کردند اما طراح این عملیات که کسی جز مجتبی ذوالنور نبود، به همراه حسین طائب و قاسم روانبخش این راهپیایی را تدارک دیدند که به هیچوجه مورد استقبال قرار نگرفت و انتقادهایی را برانگیخت. حجت الاسلام رضا استادی که یکی از امام جمعه های موقت قم بود در انتقاد از این عمل سخنرانی و گله کرد که چرا در قم چندجوان – مثل ذوالنور و همدستانش – با آبروی حوزه بازی میکنند و بدون داشتن مجوز از استانداری و از حوزه علمیه دست به راه اندازی تظاهرات میزنند. روز بعد مجتبی ذوالنور گفت درست است که استاندار قم و علمای حوزه اکثرا اجازه نداده بودند، اما ما سرخود کاری نکردیم بلکه اجازه از جاهای بالاتر و مهمتر داشتیم. اشاره او به بیت خامنه ای یا در واقع شخص مجتبی بود. حالا همدستان مجتبی با حمایت علی خامنه ای در قم سخنرانی براه میندازند و علیه وزارت اطلاعات و نیروهای انتظامی و مقامات مسئول قم و سایر نقاط و بخصوص دولت احمدی نژاد خط و نشان میکشند و میگویند اگر شما کاری نکنید ما خودمان خوب میدانیم چکار باید بکنیم، ... و عجیبتر این که میکنند
در سانحه حمله ظالمانه به بیت حضرت آیت الله یوسف صانعی مرجع بزرگ عالم تشیع لباس شخصی ها که تاکنون به نیروهای خودسر معروف بودند خود را معرفی کردند و با آن سخنرانی مفتضح، نشان دادند که سرکرده همه آنان مجتبی خامنه ای و سرفرمانده عموم انان علی خامنه ای است
فیضیه جای بچه های سید علی خامنه ایست
برای سلامتی امام خامنه ای صلوات
یک روز پیش از حمله اراذل و اوباش به بیت حضرت آیت الله العظمی یوسف صانعی مرجع عالیقدر تشیع ، همان گروه اوباش در قم اجتماعی ترتیب میدهند تا به قول خودشان برعلیه مرجع آمریکایی (آیت الله صانعی) و فرزند ناخلف حاج احمدخمینی (حسن آقا) سخنان تحریک آمیز میزنند و تهدید میکنند که اگر مسئولین قم تکلیف خانه های آنها را روشن نکنند، آنها خودشان فردا اقدام لازم را بعمل می آورند و درِ این خانه ها را تخته میکنند. همان کاری که فردای آن روز کردند. این تهدیدها یاد آور همان سخنرانی چهارده خرداد امسال در سر مزار خمینی است. اتفاقا سخنران این جماعت ، از نزدیکان مجتبی خامنه ای است، به قولی محافظ شخصی او است، به همین دلیل بی ترس و واهمه فریاد میزند " نوه آیت الله خمینی در قم جایی نباید داشته باشد؛ فیضیه فقط جای بچه های سیدعلی خامنه ای است... برای سلامتی امام خامنه ای صلوات"؛
متن نوشتاری این سخنرانی به قرار زیر است"ما از مسئولین قم میخواهیم تکلیف این خانه ها را مشخص کنند و بیت این نا نجیب و این مرجع آمریکائی را تخته بکنند.فرزند نا خلف حاج احمد خمینی که خوب ملت حقش رو کف دستش گذاشتند [ اشاره به هوشدن حسن آقا در چهارده خرداد] . متاسفانه فر فره ای شده بود که آقایون روش فر بخورند برای انتخابات سه سال آینده. حرف ما قمی ها اینه. اینها چون طلبه هستند حرفشون با ماست، ما با رفتن سر درسشون اینها رو بزرگ کردیم. خودمون هم باید کوچیکش کنیم ، نه از اطلاعات و نه از انتظامی انتظار نداریم به شرطی که مسئولین ما هم بدونند ، ما اجازه نمیدیم ایشون از مهر ماه اینجا درس داشته باشند فیضیه جای بچه های سید علی خامنه ایست.
ما اجازه نمیدیم و کار خودمونو میکنیم بچه های اطلاعاتی و امنیتی و نظامی بدونند فردا اتفاقی افتاد چیزی نگندها ، ما از اول مهر ماه این فرزند نا خلف را در فیضیه نخواهیم داشت.
برای سلامتی امام خامنه ای صلوات
ما از ایشون میخواهیم آدم بشند و برگردند ، خوب نیست برای هیکلشون خوب نیست برند سمت ضد انقلاب. آقای هاشمی هم باید برگردند و گرنه خیلی راحت حذفشون میکنیم "؛
طلاب و مدرسان حوزه علمیه قم پیروان اسلام ناب محمدی
حضرت آیت الله العظمی حسینعلی منتظری تجف آبادی در آذر ماه ۱۳۸۸ درگذشت و مراسم تشییع جنازه او فرصتی برای ابراز نارضایتی دوباره مردم معترض به حاکمیت را فراهم آورد . در آن گردهمایی خودجوش نزدیک به یک میلیون نفر شرکت کرده و با فریاد مرگ برخامنه ای فضای حرم حضرت معصومه و صحن فیضیه و سراسر حوزه قم و خیابانهای منتهی به مزار را به لرزخ درآوردند. نوری همدانی بیدرنگ با فرستادن لباس شخصیهای تحت امرش به دفتر و خانه منتظری و پسران او خواست جبران مافات کرده وآّب رفته را بجوی برگرداند. این کشمکش تا سفر غیرعلنی علی خامنه ای به قم روز شنبه بیست و دو خرداد بین هواداران لباس شخصی خامنه ای در قم که عده اندک شمار و بسیار خشونت طلب هستند و عوم طلاب و مدرسان حوزه علمیه قم پیروان اسلام ناب محمدی ادامه داشت تا ان که با این سفرغیرعلنی تبدیل به یک جنگبزرگ اعلام شده شد. در پی آن قوای ودوایر مختلف تحت امر علی خامنه ای برای پاکسازی قم از طلاب و مدرسین حوزه علمیه قم پیروان اسلام ناب محمدی با تمام قوا وارد عمل شد و حاصل آن عبارت بود از انچه در سطور دیگر آمده است
اول- روز یکشنبهدر قم عده ای لباس شخصی به دفتر و منزل یکی از معتبرترین و صاحبنامترین مراجع قم یعنی آیت الله العظمی یوسف صانعی و همیچنین به دفتر و منزل آیت الله حسینعلی منتظری حمله کرده و اقدام به شکستن پنجره ها و تخریب اموال آنها کردند.حمله به دفتر آیت الله العظمی صانعی پس از حضور شیخ مهدی کروبی، برای ملاقات با وی در این محل آغاز شد
دوم- مأموران دادگاه ویژه روحانیت قم، صبح روز دوشنبه دفتر آیت الله منتظری، از مراجع تقلید منتقد حکومت را پلمب کردند. تجمع کنندگان لباس شخصی حامی رهبر جمهوری اسلامی ایران از لزوم برخورد با آیت الله صانعی، مهدی کروبی و همچنین حسن خمینی تاکید کردند. آنان همچنین خانه های آیت الله منتظری و آیت الله صانعی، دو مرجع عالیقدر عالم شیعه را به «منابع فساد و مسجد ضرار» تشبیه کردند و از حاج آقاحسن خمینی به صفت ناخلف و نانجیب یاد کردند
حسین کروبی، فرزند مهدی کروبی در یک مکالمه تلفنی با خبرگزاریهای خارجی میگوید
آقای کروبی روز یکشنبه با آقای صانعی تماس گرفتند تا با او ملاقات کنند و حدود ظهر به سوی قم حرکت کردند و تقریبا ساعت ۲ به منزل ایشان رسیدند. پس از نیم ساعت جمعیتی چند صد نفری مقابل خانه آقای صانعی تجمع کرده و علیه آقای کروبی، صانعی و حسن خمینی شعار سر دادند و در همین فاصله چون خودروی ایشان بیرون پارک بود، با زنجیر و چوب به خودرو حمله می کنند. آقای کروبی تعریف کردند که تا ساعت شش و نیم خانه آقای صانعی مانده اند. هر لحظه پرتاب سنگ به سمت خانه آقای صانعی بیشتر شد به طوری که شیشه های منزل را شکستند. چون خانه آقای منتظری به خانه آقای صانعی راه دارد، آقای کروبی گفتند که اول به خانه احمد بعد خانه آقا سعید رفته و بعد از آنجا به خانه آقای منتظری رفته است. ایشان تا ساعت ۱۱ و نیم در خانه آقای منتظری بود. به خانه های ایشان هم خیلی تعرض می کنند و خیلی سنگ پرتاب می کنند به طوری که احتمال حمله و وارد شدن این اراذل به منزل آقای منتظری می رفت و با خواهش مسئولین انتظامی و سپاه قم، آقای کروبی ساعت یازده و نیم شب از خانه آقای منتظری بیرون می روند و به سمت ساختمان سپاه حرکت می کنند و ساعت ۴ صبح با تمهیدات و کلکی که سپاه انجام می دهد، حاج آقا از قم خارج شدند و ۶ صبح به تهران رسیدند. ظهر هم که من ایشان را دیدم حالشان خوب بود و خیلی متاثر بودند که چرا حکومت و جمهوری اسلامی به اینجا رسیده که همه اتکایشان به یک مشت اراذل و اوباش شده است. در این حمله ها شیشه های منزل آقای صانعی و آقای منتظری شکست و خرد شد و حتی چند تن از محافظین آقای کروبی که گویا بیرون بودند و شناسایی شده بودند را کتک زدند. سفر آقای مهدی کروبیبه قم فقط جهت یک دیدار بوده، و هدف سیاسی نداشت. متاسفانه چون تمام سیستم های امنیتی ما تمام و کمال در اختیار این اراذل و اوباش است و آقای کروبی هم قبل از ظهر که با آقای صانعی صحبت می کند، انها شنود میکنند و میفهمند و سریعا به آنجا خبر می دهند که ایشان در حال حرکت به سمت قم هستند. ایشان بنا داشتند بعد از دیدار از آقای صانعی، حاج حسن آقای خمینی را هم آنجا ملاقات کنند
این مهاجمان وافرادی که حمله می کنند از یک مصونیت آهنین برخوردارند. سپاه که هیچ، نیروی انتظامی که هیچ، حتی وزارت اطلاعات هم نمی تواند ذره ای بر اینها نظارت کند. اینها از جای دیگری هدایت می شوند، فرماندهی شان هم در جای دیگر است و کسی نمی تواند در مقابل اینها کاری انجام بدهد. نحوه عمل همیشه به این ترتیب است که ابتدا یگان ویژه و نیروی انتظامی خارج می شوند. بعد این اراذل و اوباش می ریزند و بی ترس و واهمه کارشان را انجام می دهند اگر باید بزنند و بشکنند و بسوزانند، این کارها را میکنند و بعد از اتمام ماموریتشان، مجددا نیروی انتظامی وارد می شود!؛
اراذل و اوباش در مصونیت کاملند و مسئولیت ندارند و جواب پس نمیدهند. روز چهارده خرداد با آن وضع مفتضح سخنرانی حاج حسن آقای خمینی را بهم زدند که سبب نفرت و انزجار همه مراجع شد.آقایان وحید خراسانی،صافی گلپایگانی، جوادی آملی. اما این اراذل و اوباش گوششان بدهکار نبوده و نیست. اصلا نمیخواهند به توصیه مراجع گوش دهند. اینها از جای دیگری دستور می گیرند.
در این شرایط وخیم ما از قبل اعلام کرده ایم که هر گونه حادثه ای برای آقای کروبی پیش بیاید، حاکمیت مسئول آن است. در جایی که طرف چاقو، قمه، اسلحه و زندان دارد و طرف مقابل هیچ چیز ندارد دیگر کاری نمی توانیم بکنیم. دیگر کاری از دست شما یا کسی که در این مملکت مستقر باشد ساخته نیست
به این ترتیب رهبری این اراذل و اوباش که پنج سال پیش زیرپای رفسنجانی را خالی کرده بود این دفعه کاملا به تصفیه اساسی قم دست زد تا حوزه را دولتی کند. اگرچه فردای آن روز جوادی آملی گفت دولت حوزوی فخر است، اما حوزه دولتی بسیار بد است. امادیگر کار از این حرفها گذشته
حالا شاگردان مصباح یزدی در سایت رجانیوز به معرفی چهرهای قایق نشین سرسپرده خامنه ای دست زده که شرحش در سطور زیر آمده
حضرت آیت الله نوری همدانی، از همانروزهای اول آغاز فتنه در مقابل فتنه گران به موضع گیری پرداخت. حضرت آیتالله بعد از نماز تاریخی رهبر انقلاب ، در پیامی ضمن حمایت از موضع ایشانهمگان را به تبعیت از قانون فرا خواند. در برهه ای که جریان فتنه گر درصددبود با نامه های سرگشاده به مراجع و دیدار با آنان و تحت فشار قراردادنشان، آنان را وادار به موضع گیری بر علیه حاکمیت بکند، آیت الله نوریهمدانی با صلابت در مقابل آنان ایستادگی کرد و در ابتدا با توصیه هایمشفقانه و بعد ها با افشاگری نسبت به اهداف فتنه گران به رسوا کردن آنانپرداخت. تبریک به احمدی نژاد برای انتخاب دوباره وی به ریاست جمهوری شُکیدیگر بود که آیت الله به اردوگاه فتنه گران وارد کرد و جنگ روانی آنان راخنثی کرد.
صراحت آیت الله در موضع گیری ها بر علیهآشوب های خیابانی فتنه گران برای آنها بسیار دشوار بود لذا به شکلی در پیکاستن نفوذ آیت الله در بین مردم بودند. رد درخواست ملاقات شیخ یوسف صانعیاز سوی آیت الله نشان از آگاهی ایشان از اهداف پنهان فتنه گران از آنملاقات بود که فتنه گران را بار دیگر ناکام گذاشت. روند روشنگری های آیتالله آنچنان بر فتنه گران سخت آمده بود که دیگر نقاب ادب مرد به ز دولتاوست را کنار زدند و به هتاکی به ایشان پرداختند. رسانه های جریان فتنه باتندرو خواندن آیت الله و غیر دموکراتیک دانستن ایشان ، موضع گیری های ایشانرا خارج از منطق می دانستند ، در همین حال تماس تهدید آمیز به دفتر ایشانماهیت اصلی جریان فتنه را نمایان کرد.
صبر و مدارای آیت الله و نصیحت هایمشفقانه ایشان به فتنه گران تا محرم ادامه داشت تا در ماجرای تشیع جنازهآیت الله منتظری ، فتنه گران به هتک حرمتی دیگر دست زدند که دیگر مردم راتاب تحمل نیامد و بر گرداگرد منزل ایت الله برای کسب تکلیف حلقه زدند. آیتالله خطاب به فتنه گران گفت:« به شما نصيحت مي کنم، شما که مايه دلخوشياستکبار و دست نشاندگان شده ايد و خود را خوراک تبليغات مسموم رسانه هاياجانب قرار داده ايد وهمواره دم از اوباما و سارکوزي ومرکل ها مي زنيد،بدانيد اينها دردي را براي شما دوا نمي کنند پس بهتر است که تا دير نشده درمسير صراط مستقيم قرار گيريد که مسير اسلام، مردم و رهبر معظم انقلاب است» .آیت الله فتنه قم را آخرین فرصت برای آنها دانستند و گفتند دیگر صبر وتحمل جایز نیست: «فتنه گران بدانند که مردم هوشيار وولايتمدار ديگر اجازهچنين حرکاتي را به آنان نخواهند داد.»
آیت الله هدف اصلی فتنه گران را ضربه بهولایت فقیه می دانستند و در یک سخنرانی فرمودند: «هدف دشمن از جنگ نرمتضعيف جايگاه ولايت فقيه است و ما بايد در اين شرايط بصيرت و هوشياري خودرا بالا برده و از اين انقلاب و ولايت فقيه دفاع كنيم. »
بعد از حرمت شکنی عاشورا و بیانیه حمایتیموسوی از آشوبگران، آیت الله بار دیگر به روشنگری پرداختند:« كشور آمريكابراي حمايت از آشوبگران ميليون ها دلار اختصاص داده است و افرادي كه درمقابل مقدسات و ارزش هاي اسلامي و انقلاب هتاكي كردند را انسان هاي شجاعناميده است. متاسفانه برخي از افراد داخلي نيز هتاكان و آشوبگران را انسانهاي خداجو ناميدند و اين موضوع براي ما خيلي گران و سنگين است.»
آیت الله نوری همدانی، با سابقه ای درخشاناز مجاهدت در دفاع از حریم انقلاب ولایت را به حق می توان یکی از نمادهایخواص جبهه حق دانست . نقش محوری ایشان در قیام 19 دی در سال 1356 و نقشپررنگ ایشان در رسوا سازی جریان باطل در فتنه 88 گواهی بر این مدعاست.
-دوم- فقیه مجاهد، آیت الله یزدی
رئیس جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، و عضوشورای نگهبان که در کارنامه خود ریاست قوه قضاییه را بر عهده داشته است ازروزهای قبل انتخابات به روشنگری پرداخت. شاید شروع سخنان روشنگرایانه آیتالله را باید موضع گیری ایشان در قبال نامه سرگشاده هاشمی به رهبر انقلابدانست.:« آیت الله در پاسخ به سوال خبرگزاری فارس که درباره صحت و سقم اینجمله هاشمی رفسنجانی که خطاب به رهبری نوشته بود: « رئیس قوه قضاییه وقتجناب آقای یزدی در پایان کار ریاست جمهوری اینجانب، رسما اعلام پاکی و منزهبودن خانواده رئیس جمهور و حتی کم شدن دارایی ها در دوران مسئولیت رانمودند» افزود: این سئوال در جاهای دیگر هم از من سوال شده که این جمله کهآقای هاشمی در نامه سرگشاده خطاب به مقام معظم رهبری نوشتهاند که فلانییعنی من به عنوان رئیس قوه قضائیه گفته است که مثلا درباره اموال ایشانبحثی نبوده است مربوط به 10 سال قبل است. از ده سال به این طرف، من دیگر دردستگاه قضایی نبودم. این انتساب برای 10 سال پیش است. در زندگی هم میدانیم و تاریخ نشان میدهد خیلی حوادث مختلف پیش میآید. بنابراین بایدمشخص شود که این جمله مال الان نیست و نباید الان مورد استناد قرار گیرد.»
در حوادث فتنه گون بعد انتخابات هم آیتالله خواص دو پهلو را مورد خطاب و شماتت قرار داد:« قرار دادن رهبری درهمه شرایط است و نمی شود هرکجا نظر سیاسی ما با رهبری موافق بود تابع ایشانباشیم اما در غیر این صورت سکوت کنیم و یا با نظر رهبری مخالفت نمائیم.»
آیت الله یزدی در جایی دیگر هدف اصلی فتنهرا این طور تعبیر کرده است:« امروز ولایت فقیه و شخص رهبری مورد هجمهدشمنان است و آنها در این راه از هر سعی و تلاشی از جمله ایجاد شبهه، تضعیفمقام ولایت و هر کاری که در توانشان باشد دریغ نخواهند کرد.»
آیت الله یزدی که عضو مجلس خبرگان رهبریهم می باشد نسبت به حضور برخی از افراد منتسب به چهره هایشاخص نظام دراغتشاشات بعد از انتخابات اعتراض کرد و گفت: «در روز عاشورا تو دختر آخوندهستی توی خیابان و اغتشاشات چه كار می كنی، اگر اطلاعات همراهت بیاید درجلسه خصوصی چه كار می كنی، آن حرف ها چه بود كه زده ای، شما روحانی هستیدعالم بودید و هستید و از جمله خاندان عالم بودید نباید در جاهایی كه شایستهنیست حضور پیدا كنید.»
یکی از جنجالی ترین صحبت های آیت الله درقبال مواضع هاشمی رفسنجانی در مشهد و عملکرد فرزندان وی بوده است:« ایشاندر آخرین سخنان خود که در مشهد ایراد شده بود گفته اند حکومت سپاه و بسیجدارد ولی این طرفی ها هم اساتید، نخبگان و دانشجویان را دارند، سئوال مناینجاست آقای هاشمی واقعا این چه حرفی است که شما دارید می زنید؟ شما داریدتقابل ایجاد می کنید بین سپاه و مردم و ... شما دارید مساله خشونت و حکومتنظامی را ترویج می کنید در حالیکه در سپاه هم دانشگاه وجود دارد، در بسیجهم مقامات عالیه دانشگاهی هستند. این چه تعبیر و حرفی است که شما دارید،آقای هاشمی شما بعد از مدتی سکوت را شکستید چکار کرده و چه گفتید؟»
آیت الله با اشاره به پرونده فائزه هاشمیگفته است:« در خصوص پرونده دختر ایشان آقای هاشمی به من گفت: این پرونده راببندید، بنده گفتم ما هر چه از دختر شما دعوت کردیم تا بیایید بررسی کنیمنیامد.»
موضع دیگر آیت الله در قبال سفر مهدیهاشمی به لندن بود که گفته است:« آقای هاشمی در خصوص فرزندش مهدی که بهخارج سفر کرده نیز گفته است مهدی ما هیچ مشکلی نداشته و برای کارهای شخصیبه خارج رفته، وقتی صحبت پرونده می شود ایشان می گوید فرزندم مشکلی ندارداما زمانی که از رییس قوه قضاییه موضوع را می شنویم جور دیگر می شنویم. مادر این کشور افرادی داشتیم مثل آقایان آیت الله گیلانی و خزعلی که یکی حکماعدام فرزند خود را صادر کرد و دیگری هم از فرزندش تبری جست. »
-سوم- روحانی مبارز، مهدوی کنی
حضرت آیت الله مهدوی کنی، از روحانیونمبارز انقلابی است که همیشه مورد احترام گروه ها و شخصیت های مختلف بودهاست. دبیری جامعه روحانیت مبارز تهران و نمایندگی مجلس خبرگان و ریاستدانشگاه امام صادق(ع) از دیگر مسئولیت های ایشان است. رییس دانشگاه امامصادق (ع) از قبل انتخابات نسبت به نوع صحبت های انتخاباتی موسوی هشدار میدادند :« نگویید شهدا خوب بودند و رفتند، کسانی هم مانده اند ازشهدا الهامگرفته اند و به واسطه خون آنهاست، که باقی مانده اند. شما طوری صحبت میکنید که گویا از اسلام چیزی باقی نمانده است. من بعضی وقتها به دوستان میگویم ای کاش مرده بودیم و این حرفها را نمی شنیدیم. خداوند متعال می فرمایدخوب و بد گم نمی شود. شما که تابع قرآنید اگر حسن نیت دارید، باید خوب وبد را بیاورید. ممکن است کسی اشتباه کرده باشد ولی این فرق می کند با اینکهما بگوییم طرف مقابل برای ریاست کردن می خواسته همه چیز را خراب کند.»
دبیرکل جامعه روحانیت مبارز تهران بعد ازانتخابات هم سکوت نکردند و نسبت به فتنه های به وجود آمده به روشنگریپرداختند:« جریان های پس از انتخابات اخیر فتنه است و این فتنه، فتنهبراندازی میباشد، اگر امام را قبول دارید،ایشان فرمودند اگر دیدید آمریکااز شما تعریف می کند بدانید عیبی در کارتان هست. اینها می گویند ما طرفدارامام هستیم. ما می گوییم امام شعارهایی داشته، امام که یک شی بی جان نبوده ویا بعضیها همین الان میگویند ما طرفدار رهبری هستیم، ما میگوییم رهبرکهصرفا یک اسم و عنوان نیست، رهبر ما که رهبر چین نیست، رهبر ما یعنی مجتهد،عادل، نائب امام زمان او را به عنوان نائب امام زمان قبول دارید؟
رهبر قانون اساسی ما رهبر قانون اساسی چیننیست، رهبر کره شمالی و آمریکا نیست (در این کشورها رئیسجمهور، رهبراست)؛ ما برای رهبرمان تقدس قائلیم، آیا این چنین امامی را قبول دارید؟ یاامام شما کس دیگری است؟.امام(ره) فرمودند که اگر دیدید آمریکا برایتان کفمیزند، بدانید راهتان اشتباه است. من برایتان حدیث میخوانم. شیطان نزدموسی(ع) میرود و می گوید: ای موسی، قل لا اله الا الله؟موسی بگو لا الهالا الله، حضرت موسی(ع)پاسخ دادند اکنون که تو میگویی ، نه لا اله الاالله؛ لا اله الا اللهی که شیطان بگوید، معلوم است که فتنه ای در آن نهفتهاست .چرا تاکنون نمیگفت لا اله الا الله»
در حالی که بعضی خواص دو پهلو بخاطر منافعمالی و حزبی خود از موضع گیریهای شفاف طفره می رفتند موضع گیری آیت اللهدر قبال حرمت شکنی عاشورا صریح و بی پرده بود:« آنهايي كه با حرمت شكني درروز عاشورا به ساحت امام حسين (ع) و عزادارانش توهين نمودند قطعا مسلمان وشيعه نبودند و گناه بانيان اين فجايع با فتنه اي كه آغاز نمودند، تطهيرنخواهد شد.»
گفته شده است که یکی از سران فتنه بهطریقهای مختلف در پی ملاقات با آیت الله مهدوی بوده است تا بتواند بهاقدامات خود مشروعیت بدهد ولی آیت الله با تیزبینی برای قبول ملاقات شرطگذاشته است که وی از فتنه جویان و عوامل اهانت های اخیر اعلام برائت کند
-چهارم-روحانی همیشه انقلابی ،حائریشیرازی
آیت الله محی الدین حائری شیرازی از جملهافرادی است که در حوادث پس از انتخابات با اتخاذ مواضع صریح و شفاف سعی کرددر به آرامش رسیدن فضای عمومی کشور فردی گوش به فرمان رهبری باشد. آیتالله که زمانی مسئولیت امام جمعه شهر شیراز را بر عهده داشت چندی است کهبرای تدریس و پژوهش در قم ساکن است. . آیت الله در مورد نقش خواص و ضرورتموضع گیری آنها در یادداشی می نویسد:«اگر كارت زرد نشان داده شود و يا باارائه كارت سرخ مجرم حذف نشود، خطاكار گرفتار توهم ميشود كه گفته من حقبود».
حضور آیت الله در مجلس خبرگان هم فرصتیدیگر برای روشنگری و مقابله با فتنه گری فتنه گران بوده است. زمانی کهرسانه ها از بررسی طرح «برون رفت از وضعیت فعلی كشور» از سوی هاشمیرفسنجانی در مجلس خبرگان سخن می گفتند آیت الله این طرح را نظر خود آقایهاشمی رفسنجانی عنوان کرد و مخالفت خود را با آن اعلام کرد.
آیت الله زمانی که عده ای خواص بی بصیرت بعد از آنکه سران فتنه ساختار هایقانونی را شکستند و زیر پا گذاشتند به دنبال مذاکره با سران فتنه بودند میگوید:« مذاکره در این خصوص معنا ندارد، مانند اینکه ما در قضیه جزایر خلیجفارس مذاکره را بی معنا میدانیم.»
-پنجم-سردار جنگ های سخت و نرم، محمدعلی جعفری
سردار سرلشكر محمد علي جعفري ،فرمانده كلسپاه و عضو شوراي عالي امنيت ملي تا زمانی که بحث انتخابات و رقابت سیاسیبود لب به سخن نگشوده بود ولی از آن دم که فتنه گران در صدد انحراف درانقلاب اسلامی و کودتای مخملی افتادند بنا بر وظیفه اش که پاسداری ازانقلاب بود وارد صحنه شد. صراحت سردار در بیان مواضع نقلابیش و حضور فعالنیروهای مردمی بسیج در مقابل فتنه گران و عملیات های پیچیده سپاه سایبری دربرخورد با فتنه گران در جنگ نرم اینترتی آنقدر بر دشمنان گران آمده بود کهحمله به سپاه و بسیج با سلاح دروغ و هتاکی و شانتاژ خبری به یکی ازمحورهای اصلی فتنه گران در رسانه های داخلی و خارجی اشان تبدیل شده بود. سردار از مظلومیت انقلاب به این گونه سخن می گوید:« مظلومیت انقلاب در اینقضیه آن قدر عمیق است که دشمن هنوز هم نمیخواهد از شهدای مردمی و بسیجیاین فتنه اخیر سخن گوید» صحبت های صریح و بی پرده جعفری برای خیلی ها شکآور بود. سردار با اسم آوردن از خاتمی، موسوی خوینی ها و مهدی هاشمی بهعنوان دست های پشت پرده اغتششات ، گوشه ای از اعترافات بازداشت شدگان راافشا کرد. سردار هدف فتنه گران را براندازی عنوان کرد با این تعبیر که :« وقتي حرف از براندازي به ميان ميآيد، به آن معنايي كه امریکاييها درگذشته ميگفتند و امروز جرأت بيان آن را ندارند، نيست. بلكه منظور همان استكه به اصطلاح «تغيير رفتار جمهوري اسلامي» خوانده ميشود. يعني تغييرجهتگيريهاي اصلي انقلاب و عدول از اصول و آرمانهاي انقلاب كه هدفامریکاييها نيز اكنون همين است.»
سردار به نقد رفتار خواص هم پرداخته وگفته است: «سرلشكر جعفري يادآور شد: نخبگان و خواص انقلاب متأسفانه ريزشداشتند، اما نبايد نظام را با عملكرد من يا شما سنجيد، بلكه بايد بامعيارها و شاخصهاي صحيح راه امام و شهدا را ادامه داد. متأسفانه برخي ازنخبگان به اين نكته مهم كه وليفقيه فصلالخطاب موضوعات است، توجه كافينكردند و به راحتي نقدهاي نادرستي به آن وارد ميكنند و اگر آنها اينگونهرفتار كنند، نبايد ادعاي پيروي از راه امام و طرفداري از نظام را داشتهباشند»
-ششم-منبری برای روشنگری
علیرضا پناهیان از آن دسته از روحانیونیاست که با مردم مخصوصا جوانان رابطه ای عمیق برقرار کرده است، جوان بودن وجوان پسند صحبت کردن و به روز صحبت کردن از خصوصیات پناهیان است. پناهیاناز آن دسته از روحانیونی بود که در فتنه بعد از انتخابات با صحبت در موردمبانی فتنه ، شرایط ایجاد فتنه، نقش خواص و مردم در فتنه ها، نقشی پررنگدر بصیرت دهی به مردم داشت.
پناهیان نسبت به نامه های بعضی از خواص بهرهبر انقلاب به روشنگری پرداخت: «از نامههای علنی به مقام معظم رهبریبوی تحميل استشمام میشود، در حالی كه هيچكس مثل مقام معظم رهبری شنوندهحرف حق ديگران نيست؛ اين نامهها میتواند خصوصی باشد.»
پرداختن به مبانی نظری فتنه و آیات وروایات و تطبیق بر فضای فتنه کاری بود که پناهیان با ظرافت به آن مبادرت میکرد تا پشت پرده فتنه گران را برای مردم عیان کند، وی در سخنرانی که معروفبه فتنه شدیدتر از دجال شد ، در آن ایام می گوید:« بوی تمایل به دشمن میآید تازه الان که مساله حل شده، الان که فلانی توی بغل صهیونیست ها میرقصد، آنها امیدشان یک چنین وضعیتی شده و یک جور فتنه شدید تر از دجال بعیدهم هست این فتنه به سهولت خاموش بشود.»
باید اذعان کرد پناهیان دیگر امروز از یکسخنران مذهبی فراتر رفته است و به عنوان یک جریان ساز در بین اقشار مذهبینقش ایفا می کند.
-هفتم-لاریجانیای متفاوت
در میان خانواده لاریجانی ها، محمد جوادلاریجانی که رئيس پژوهشگاه دانشهاي بنيادي و رئيس ستاد حقوق بشر قوهقضائيه است صریح ترین موضع گیری ها را نسبت به فتنه های بعد انتخابات داشت.
لاریجانی در تحلیل عملکرد موسوی بیان میکند: « كساني كه ساعت 11 شب 22 خرداد خود را رئيسجمهور مملكت ناميدند يكياز مصاديق اين انحراف هستند؛ اين افراد در واقع كودتا كردند چون كودتا بهمعني اين است كه افرادي در قالب نظام حركت ميكنند اما ناگهان با چرخشي درمقابل آن ميايستند و در انتخابات شاهد بوديم كه اين افراد در داخل نظام درانتخابات شركت كردند اما از ساعت 11 شب ناگهان برگشتند. بنابر اين موسويكودتا را انجام داد اما ناكام ماند.»
لاریجانی با انجام دادن مصاحبه ها وسخنرانی در برنامه تلویزیونی و دانشگاه ها به برملا کردن تناقضات درونیجریان فتنه می پرداخت: «كساني كه مدعي بودند ولايت فقيه و راه امام را قبولدارند، راه امام كه شال سبز نيست، راه امام يعني اسلام شيخ انصاري و صاحبجواهر، راه امام يعني ولايت فقيه، چطور مدعي پيروي از راه امام هستند و برمكتب امام شمشير ميكشند؟ ملت ما اينها را فراموش نخواهد كرد.چرا بايددوستان ما اينقدر به خطا بروند و حتي چارچوب يك رفتار دموكراتيك را همنپذيرند؟ مناظرهها نشان داد مردم ما ظرفيت دارند، اما سياسيون ما ظرفيتباز بودن فضا را ندارند»
لاریجانی در یادداشت خود که در هفته نامهپنجره منتشر کرد، به مشی رئیس مجمع تشخیص مصلحت پس از انتخابات سال 84اشاره کرده و به اثرات آن در فتنه سال 88 می پردازد :« با تاسف باید اضافهکنم مشی سیاسی خطاآلود و مملو از عصبانیت جناب آقای هاشمی رفسنجانی کهایشان پس از شکست در انتخابات نهم از خود نشان دادند، در کشاندن جریاناصلاح طلبی به ورطه نفاق و خروج علیه نظام موثر بود و بدین ترتیب فتنه پساز انتخابات دور دهم ریاست جمهوری شکل گرفت.»
-هشتم-وزیر روزنامه نگار، صفارهرندی
محمد حسین صفارهرندی وزیر ارشاد در دولتنهم، با اتمام مسئولیت وزارتش به صف خواصی پیوست که به روشنگری در موردجریان فتنه گر پرداخت. سخنرانی های صفارهرندی در دانشگاه ها یکی از سخنرانیهای جنجالی این سالهای دانشگاه ها بوده است. زمانی که صفار هرندی دردانشگاه تهران به نقد عملکرد موسوی می پرداخت، عده ای با نشانه های سبز دردستهایشان، به سمت او لنگه کفش پرتاب کردند که صفار در جواب آنها در حالیکه لنگه کفش را بالا گرفته بود گفت:« لطف کنيد و علامت مدنيت را به سوي ماپرت نکنيد.»
صفار نسبت به مسیر حرکت موسوی و کروبیهشدار داده و گفته است:« در حوادث پس از انتخابات آمريكاييها به كمك خطاماميها آن حوادث را آفريدند و اهداف و برنامههاي موسوي و كروبي باآمريكاييها در يك نكته تلاقي پيدا كرد.»
صفار هرندی از آن دسته از خواصی بود که بیپروا به دفاع از نظام برخاست و برای همین جریان فتنه گر روی به توهین هایعلنی نسبت به او آورده بود. در سخنرانی دانشگاه خواجه نصیر جماعت آشوبگرشعار «ننگ ما وزیر فرهنگ ما» سر می دادند که صفار در جواب آنها گفت:« حق باشماست، وزیر ارشاد شما اكنون در خارج از كشور است و تعداد همسرانی كهاختیار كرده مایه شرم وی شده و این وزیر ارشاد دولت اصلاحات از ترس همسران واقوامشان، خود به خارج از كشور پناه برده است»
صفار به رفتارهای فریبکارانه سران فتنهاشاره کرده و گفته است: « ما دروغگویان واقعی را شناخته ایم، دروغگویانواقعی كسانی بودند كه اسم ترانه موسوی را سر دادند و سر قبر خالی نشستند وفاتحه خواندند. دروغگویان واقعی كسانی بودند كه در مجلس ختم شركت می كردنداما بدن میتشان در خانه وجود داشت.»
وزیر سابق ارشاد که سابقه روزنامه نگاریرا کارنامه سوابق خود دارد از حافظه تاریخی خوبی هم برخورداست که برای رسواسازی فتنه گران به سابقه تاریخی آنها هم اشاره می کرد:« بعد از رحلتامام(ره) و آغاز رهبری مقام معظم رهبری عدهای که خود بخشی از همان نیروهایطرفدار جمهوری اسلامی دهه 60 که ادعای تصاحب گفتمان امام(ره) را همداشتند، راه خود را جدا کردند. نمونه آن را میتوان مجمع روحانیون مبارز،دفتر تحکیم وحدت و سازمان مجاهدین دانست. آنها به بیت آیتالله منتظری(ره) رخنه کرده و امید بسته بودند، ولی بعد از انتخاب مقام معظم رهبری، به دلیلاین که دیدند کسی انتخاب شده که نمیتوانند در او طمع کنند، ناکام شدند.»
روحیه ژورنالیستی صفار باعث شده بود کهیکی از سخنران های ثابت محافل دانشگاهی باشد و با صلابت در مقابل جریانهوچی گر در دانشگاه ها به روشنگری بپردازد.
-نهم-حدادعادل، ادیب سیاستمدار
غلامعلی حداد عادل از جمله خواصی بود کهدر روزهای اول بعد انتخابات با موضع گیری های شفافش در جهت روشن کردن فضایغبارآلود سعی و تلاش فراوانی کرد و صحبت هایش با استقبال بسیاری رو به روشد به گونه ای که بنا به درخواست مردم بارها از صدا و سیما پخش شد.
حداد عادل با بیان تناقضات موسوی در موضعگیریهایش او را مورد سئوال قرار می داد: « ما شما را به عنوان نخستوزیردوران دفاع مقدس و نخستوزیر حضرت امام و اینكه شما را فرزند انقلابمیدانیم، دوست داریم و رهبر انقلاب هم شما را عضو خانواده انقلاب میدانداما از شما سوال میكنم وقتی هنوز انتخابات تمام نشده و در صندوق رای بازنشده شما از كجا مطمئن بودید كه اكثریت آرا را به دست آورده و اعلام پیروزیكردید،این درست نیست كه قبل از برگزاری انتخابات نزدیكان شما اعلام كند كهاگر آقای احمدینژاد پیروز شد یقینا تقلب صورت گرفته است.»
رئيس كميسيون فرهنگي مجلس با استناد بهنظرسنجی ها هم ادعای موسوی را رد می کرد :« ما اين نظرسنجيها را كه توسطچندين دستگاه مختلف صورت ميگرفت بررسي كرديم و ديديم كه در هيچكدام از ايننظرسنجيها كه مربوط به كل كشور بود آقاي ميرحسين از آقاي احمدينژادجلوتر نبود،البته اين موضوع كه راي آقاي احمدينژاد از آقاي موسوي بيشتراست احتياج به نظرسنجي هم نداشت چرا كه دولت آقاي احمدينژاد ظرف 4 سال بهحداقل 60 سفر استاني به مناطق مختلف كشور داشته است. و اين طبيعي است كهمردم اين شهرها راي بيشتري به ايشان بدهند.»
حداد حتی از فرصت تریبون مجلس هم برایروشنگر ی استفاده کرد و در نطقی به بیان تبعات قانون گریزی سران فتنهپرداخت و گفت:« آنچه مایه تعجب بود این بود که آنها تا وقتی خودشان راپیروز انتخابات میدانستند این امور را سبب ابطال انتخابات نمیداشتند اماوقتی از نتایج آراء باخبر شدند مدعی تقلب شدند و مردمی که از حیجانات واحساسات قبل ملتهب بودند بدون مجوز قانونی به خیابانها کشاندند و فرصت وزمینهای ایجاد کردند تا جماعتی وابسته به گروههای زخم خورده از انقلاب ومزدور و بیگانه خود را لابه لای انبوه مردمی که گمان میکردند حقشان ضایعشده پنهان کنند و با تخریب بعضی اماکن و موسسات و آتشزدن اتوبوسها و تباهکردن اموال عمومی به خیال خود ایران نا امن و حکومت ایران را بیثباتکنند.»
حداد با حضور در گفتگوی ویژه خبری با بیاناستدلال رهنورد، که همسرش را فرزند آذربایجان خوانده بود و داماد لرستانو اینکه ترک و لر ها فرزند و دامادشان را رها نمی کنند و به احمدی نژادرای بدهند ، به بی پایه بودن این دلیل اشاره می کند که مگر مردم ایرانبصورت قومی و قبیله ای رای میدهند؟ حداد با اشاره به سفرهای استانی رییسجمهور بیان کرد که اگر این طور استدلال درست باشد که احمدی نژاد به خاطر 60 سفر استانی فرزند ملت است!
حداد در همان روز های اول بعد انتخابات بهپشت پرده تلویزیون دولتی بی بی سی اشاره می کند و از ماهیت بهایی بودن اینشبکه پرده بر می دارد.
-دهم-حسینیان، مرد مقابله با فتنهها
روح الله حسینیان یکی از سیاسی و امنیتیترین روحانیون بعد انقلاب است که همیشه در حوادث فتنه گون نقش هایی پر رنگرا در مقابله با فتنه ها بازی کرده است. در اوج فتنه گری های دو خرداد وفتنه قتلهای زنجیره ای با افشاگری بر علیه مسببین دولتی آن ، خشم سراناصلاحات را برانگیخت و از این رو همیشه به عنوان یکی از اهداف ترور شخصیتماشین تبلیغاتی اصلاحات آماج حملات آن ها بوده است.
حسیننیان در فتنه اخیر هم با گرفتن مواضعصریح و شفاف خود در جهت آشکار کردن اهداف پنهان سران فتنه گام برداشت. ویدر واکنش به الله اکبرهای شبانه آشوبگران به پشت پرده آن اشاره کرده است وگفته است: «شعارهاي الله اکبر بر پشت بام ها بعد از انتخابات سر داده شد درحالي که حدود يک سال قبل، داريوش همايون همين را پيشنهاد را ارايه داد.
کسي مانند جين شارپ و داريوش همايون وزيرسابق اطلاعات و عناصر داخلي همه هماهنگ با هم يک حرف را تکرار مي کنند. مننمي خواهم کسي را متهم کنم اما ما نبايد شک کنيم وقتي که سردبير روزنامه ايکه از معترضين است به اصطلاح از جناح اصلاح طلبي است و فعلا با جمهورياسلامي معارض شده در لندن نشسته و مقالات و سر مقالات خود را مي نويسد و درايران چاپ مي شود و بعضي از آقا زاده ها وقتي فرار مي کنند نيز به لندنپناه مي آورند.»
ماجرای فرار مهدی هاشمی به عنوان یکی ازمتهمان اصلی آشوب در کشور یکی دیگر از محورهای موضع گیریهای صریح شاگردمدرسه حقانی است:« قوه قضائيه كشور ما نبايد منتظر برگشت مهديهاشميرفسنجاني از لندن باشد چرا كه ايران عضو اينترپل -پليس بينالملل- است و ميتوانيم به وسيله پليس بينالملل حكم قضايي صادر و آن را به پليسبينالملل واگذار كنيم تا وي را دستگير كرده و به جمهوري اسلامي ايرانتحويل دهند.»
رئيس كميسيون شوراها و امور داخلي مجلس بهافشاگری در مورد روابط پنهان ستادمیر حسین موسوی با عوامل بیگانه همپرداخته است:« زماني تلويزيون بيبيسي فارسي براي راهنمايي و هدايتشورشها تأسيس شد از سوي ديگر سردبير اين تلويزيون نيز شخصي به نامرمضانپور است كه معاون وزير ارشاد دولت اصلاحات بود و در ادامه نيزاستوديو اين شبكه در ستاد ميرحسين موسوي كشف ميشود ما چطور نتيجهتحليلمان اين نباشد و نتيجهاي غير از اينكه دخالتهاي بيگانگان بدونحمايت برخي عوامل داخلي صورت گرفته است، نگيريم.»
حسینیان که مسئولیت مرکز اسناد انقلاباسلامی را بر عهده دارد به ملاقات رییس دولت اصلاحات با جورج سورس هم اشارهکرده است: مواضع حسینیان در قبال مباحث حکمیت هم به مانند دیگر مواضعشصریح و بی پرده بود: «اگر منظور از وحدت، وحدت با سران فتنه است که همچنانبر طبل مخالفت و ایستادگی در راه شیطانی خود میکوبند، این وحدت خیانت بهملت است.
متاسفانه آقای رضایی عقب نشینی نظام را،پیشنهاد سازنده در نامه سیاسی خود میانگارد. سخنان مشترکی چون اذعان بهوجود بحران، محور قرار دادن اقتصاد، عمل کردن مجلس و قوه قضائیه به وظایفقانونی، محور مشترکی است که در نامه و بیانیه سیاسی محسن رضایی و میر حسینموسوی مشترک است که این امر نشان دهنده آن است که این گونه خواستههای غیرقانونی و احیانا شعارهای حقی که اراده باطل از آنها صادر شده، در یک مرکزمشترک برنامه ریزی میشود و از حلقوم افرادی خاص خارج میشود.
از جمله اقدام های حسینیان که با عث جلبتوجه رسانه ها به سمت او شد، نامه استعفای او از نمایندگی مجلس بود. آنطور که از شواهد هم پیداست هدف اصلی حسینیان از استعفا اعتراض به بعضیاهمال کاری ها در کشور در برخورد با فتنه گران بوده است. از جمله دلایلی کهروح الله حسینیان برای استعفا می شمارد ریاست یکی از بانیان فتنه بر یکیاز کمیته های مجلس است:« امروز خود را ناتوانتر از هميشه مييابم. هراقدامي آغاز كرديم با رقابت پيچيده پارلمان تاريستهاي حرفهاي نقش بر آبشد. جناح اصلاحطلب نزد رئيس عزيزتر و ارزشيتر شدند و هر روز ما مطرودتر وبيخاصيتتر. من خود را موجودي شكسته خورده و سرخورده ميبينم وقتيميبنيم رياست كميته دفاع مجلس يكي از فتنهگراني است كه از بانيان اتهامتقلب در انتخابات بود. وقتي ميبينم مجلس اصولگرا نمايندهاي را براي اينكميته انتخاب ميكند كه تا ديروز علناً از يكي از سران فتنه دفاع ميكرد ويك روز از عمرش را در راه مبارزه نگذرانده و تنها با تاجران كويتي مينشيندو برميخيزد و رسالتش توزيع آدامس در بين نمايندگان است.»
-یازدهم-یار انقلابی امام، حجتالاسلام رحیمیان
حجت الاسلام والمسلمين محمدحسن رحيميان،از اعضای دفتر حضرت امام(ره) بوده است که تا به امروز در مقاطع مختلفی کهآرمانهای حضرت امام را مورد هجمه دشمنان می دیده است به میدان آمده و ازآنها دفاع کرده است. رحیمیان در فتنه بعد انتخابات در حالی به دفاع ازانقلاب و نظام می پرداخت که بعضی از افراد وابسته به بیت و موسسه حفظ و نشرآثار امام دچار لغزش شده بودند.
رحیمیان، عضو شورای مرکزی مجمع روحانیونمبارز مسائل پس از انتخابات را ناشی از توهم کسانی میداند که فکر میکردندهمه ایران فقط شمال تهران است:« انسان این طوری است که وقتی به اطراف خودشنگاه میکند، همواره تصور میکند که دنیا همین است. توهم انتخابات همهمین بود. تصور کردند همه ایران، تهران است و همه تهران هم، شمال تهراناست. در راهپیمایی 9 دی فرد خوشذوقی، نقشه ایران را با استانهایش کشیدهو اسم محلات شمالی تهران را روی آنها گذاشته بود. جای خلیج فارس و دریایخزر را هم تغییر داده و جای آنها نوشته بود استخر زعفرانیه و امثالهم. گیلان و مازندران را مثلا نوشته بود قیطریه و واقعا تصور و توهم اینها رانقاشی کرده بود.»
رحیمیان در مورد بهترین شکل برخورد باسران فتنه به این شکل روشنگری نموده است: «دستگاه قضايي با دادن فرصت بهاين افراد به دنبال روشن كردن چهره آنها در بين مردم ايران است همانگونه كهدر زمان حيات امام خميني(ره) نيز به بني صدر خائن كه رئيس جمهور ايران بوداين فرصت داده شد تا مردم به خيانتكار بودن وي پي ببرند. موسوي در ابتداطرفداراني داشت ولي امروز مردم ايران متوجه شده اند كه ادعاي 11ميليون تقلبراي از سوي وي بي اساس بوده است. او به قصد از بين بردن نظام، به نظامحمله كرد.»
-دوازدهم-مورخ روشنگر، سید حمید روحانی
سید حمید روحانی از افرادی است که سابقههمراهی امام را از قبل انقلاب داشته است و به عنوان مورخ و نویسنده درتاریخ معاصر کشور چهره ای شناخته شده است. حميد روحاني رئيس بنياد تاريخپژوهي ايران معاصر است که در حوادث بعد انتخابات با استنادهای تاریخی خودبه افشاگری چهره سران فتنه پرداخت.
نامه ی سرگشاده وی به مهدی کروبی کاندیدایمعترض انتخابات ، به عنوان دوست قدیمی وی، بازتاب گسترده ای در رسانه هاداشت:« جناب آقاي كروبي! آن روز كه من و شما به همراه حاج آقاي جماراني آننامه غمبار را به آقاي منتظري نگاشتيم هرگز مرا اين باور نبود كه روزي منناگزير شوم "هشدارنامه " اي همسان براي جنابعالي بنگارم و همان نكتههايتلخي را كه به او گوشزد كرديم به جنابعالي يادآور شوم.»
روحانی نسبت به اطرافیان کروبی هشدار میدهد که چه کرده است که گروهی معلوم الحال به گردش حلقه زده اند:« هيچانديشيدهايد كه در شما چه ناخالصي اي پديد آمده است كه مهرهها و چهرههايمرموزي مانند قوچاني، باقي، سحرخيز،ابطحي، دباغ و... شما را از سنخ خوديافتهاند و پشت سر شما قرار گرفتهاند؟! آيا شما بر اين باوريد كه اينحضرات بويژه جناب آقاي دباغ امروز شما را در خط امام و انقلاب ميدانند كهاز شما حمايت ميكنند؟! شما در يك سخنراني اعلام كرديد: "... من همان مهديكروبي خط امام هستم... و به اين خط عشق ميورزم...!! " (اعتماد ملي، 21/2/88) با عرض پوزش بايد بگويم مطمئن باشيد كه اگر جنابعالي در عمل - نهدر شعار - "همان مهدي كروبي خط امام " بوديد، اين مهرهها و چهرههايي كهامروز شما را در ميان گرفتهاند و گرداگرد شما به پايكوبي و دستافشانيپرداختهاند، هيچگاه به شما نزديك نميشدند و به شما بها نميدادند و باشما همانگونه برخورد ميكردند كه تاكنون با پيروان راستين راه امام برخوردكرده و ميكنند ... ديدگاه امروز جنابعالي، سياست ديرينه مهدي قاتل (بنابهتعبير امام سلامالله عليه) بود كه در بيت آقاي منتظري به اجرا درآمد وعناصر منافق، ليبرال، سكولار، دگرانديش و ... زير عنوان "تركشخوردهها " در آنجا گرد آمدند و حرفهايشان را از زبان آقاي منتظري بازگو كردند واكنون به بركت حضور "باقي "ها در كنار شما ميبينيم كه تز باند مهدي هاشمينيز گويا از سوي جنابعالي پذيرفته شده است.»
روحانی بعد انتخابات در یک سخنرانی پردهاز مواضع هاشمی رفسنجانی هم بر می دارد :« هاشمي يكدفعه چشم باز كرد و باشخصيتي به نام احمدي نژاد مواجه شد. احمدي نژاد هاشمي را ناراحت كرد؛ حدوديكسال پيش بود مسيح مهاجري در ملاقاتي كه با من داشت گفت كه آقاي هاشمي گفتنبايد بگذاريم بار ديگر احمدي نژاد راي بياورد و بايد او را در انتخاباتآينده با شكست مواجه سازيم و نگذاريم راي بياورد. در مورد احمدي نژاد همجناب هاشمي رفسنجاني، انتظار داشت كه مقام معظم رهبري بيايد به بهانه اينكهدر انتخابات تقلب شده، راي 24 ميليون نفر را ناديده گيرد و انتخابات راابطال كند تا بار ديگر يك ترفند و توطئه ديگر به وجود آيد شايد احمدي نژادراي نياورد روحانی در مورد اینچنین مواضعی از سوی هاشمی رفسنجانی می گوید:« با يکاشتباه نمي توان گفت آقاي هاشمي از خط امام جدا شده اما انتظار اين است کهاشتباهشان را جبران کنند و بايد بدانيم که اين انقلاب وامدار هيچ کس نيستزيرا اگر اين انقلاب پايگاه مردمي نداشت و وابسته به فرد بود هرگز پيروزنمي شد و ديديم حضرت علي(ع) نيز با طلحه و زبير که آن سابقه درخشان راداشتند وارد جنگ شد و اين امر نشان مي دهد که سابقه درخشان باعث نمي شود کهاشتباهات افراد ناديده گرفته شود بعلاوه سابقه آقاي منتظري در انقلاببسيار درخشان تر از هاشمي بود و حتي فرزند وي به خاطر انقلاب شکنجه شد اماامام زماني که مرحوم منتظري دچار لغزش شد فرمودند من با خداي خود عهد کردهام که بنا به ملاحظه افراد ، از وظيفه خود کوتاه نيايم و آن برخورد را باوي نمودند.»
-سیزدهم-کارگردان بسیجی ،ابولقاسمطالبی
ابولقاسم طالبی جز چهره های هنری وسینمایی است که بخاطر دفاع از نظام و انقلاب در آثارش مورد توجه رسانه ها ومردم است . طالبی بارها خود اعلام کرده است به این که به دفاع از نظام میپردازد، افتخار می کند.
لغزش محمد نوری زاد در فتنه بعد انتخابات وهتاکی او نسبت به ولی فقیه باعث شد که طالبی به عنوان یک هنرمند به دست بهقلم شود و به واکاوی این لغزشها بپردازد: « نوری زاد اولی نبوده آخری همنیست. چرا كه انسان اگر مراقبت نكند نفاق و محبت قدرت و ثروت و اولاد ناخلفدر دلش لانه می كند، شاید برای كسی كه دور از قضایا باشد باورنكردنی وغیرقابل قبول بنماید كه آقای محمد نوری زاد كه ده سال علیه آقای كرباسچی وهاشمی و حزب كارگزاران مقاله نوشت. ابوذر ابوذر كرد. نام فرزندش را ابوذرگذاشت اینك به همراه ابوذرش پای صندوق برود. پشت سر همه آن ها كه اصحابمعاویه می خواندشان بایستد و به رهبر آن ها رای دهد، سپس قلم بردارد و بههمه سنگرداران ولایت دریدگی و لجن پراكنی كند. امروز محمد نوری زاد به صفاكبر گنجی و محسن مخلباف و كرباسچی و هاشمی ها و مرعشی ها و ابطحی ها و تاجزاده ها و خاتمی ها پیوسته و چنان با ذوق و شوق از مردم دعوت می كند كه بهاو بپیوندند كه گویی معدن گرانبهایی را كه دیگران نمی دانند او یافته»
طالبی در پایان نامه خود به فرازی از نهجالبلاغه اشاره می کند: «سخن مولایمان علی (ع) را از نهج البلاغه می آورم كهبه عبدا... بن عباس هنگامی كه برای مذاكره با اهل جمل می رود می فرماید: "با طلحه ملاقات مكن كه اگر ملاقاتش كنی وی را همچون گاوی خواهی یافت كهشاخهایش اطراف گوش هایش پیچ خورده باشد او بر مركب سركش هوا و هوس سوار میشود و می گوید مركبی رام است. با زبیر ارتباط بگیر كه نرمتر است و به اوبگو پسر دایی ات می گوید در حجاز مرا شناختی در عراق نشناخته انگاشتی . چهشد كه از پیمان خود بازگشتی؟"»
البی در حوادث حرمت شکنی عاشورا باز دستبر قلم می شود و آشکارا به خواص دوپهلو حمله می برد که: «امام سفر كرده مادر پيامي به مجلس خبرگان فرمودند: «الله في بيوتكم» و البته اين بيت يعنيدفتر. يعني اطرافيان. يعني آنها كه ميآيند و با لفظ دكتر و مهندس و عالم ومدير و رئيس و ثقةالاسلام و حجتالاسلام و آيتالله و آيتالعظمي را تحريكميكنند كه آقا شخصيت شما بالاتر از اين حرفهاست، مردم چشمشان به دهانشماست. شما آينده داريد. سكوت كنيد تا ببينيم چه ميشود. صبر كنيد ببينيمكدام پيروز ميشود. اگر هم ميخواهيد حرفي بزنيد، حق و باطل نكنيد. نصيحتكنيد كه بنزين روي آتش نريزند.
آري اين وزوزهاست كه عالمي براي صداي يكدف، عمامه بر زمين ميزند اما شعار «نه غزه نه لبنان» ناراحتش نميكند. مرگبر اصل ولايت فقيه، گريهاش نمياندازد.
عمامهاش را به زمين نمياندازد وقتياسلام را از جمهوري اسلامي حذف ميكنند و اين وزوز آن قدر در گوشهاميچرخد كه روز عاشوراي سال 88 ميرسد.
حال حنجرهها آماده هلهله، دستان آمادهسنگپراني و خنجر زدن به پهلو و گلوي عزاداران است.
حنجرهها و دستاني هم ساكت و ساكت وساكتاند كه مباد شخصيت ايشان در مقابل صاحبان راي و بيبيسي وبيبيسيپسندان خدشهدار شود و فقط بعد از فشارها و صلواتها و گريهها بهحق و باطل نصيحت ميكنند كه به حرف من بزرگتر از همه عالم گوش كنيد. رفيقباشيد. با هم دوست باشيد.
آري اين سكوتها و اين شخصيتطلبيها واين تشنگان كف و سوت هستند كه باعث چنين حادثههاي تلخ و ناگواري ميشوند.»
- شاعر انقلاب، علیرضا قزوه
قزوه شاعر انقلاب است که تند و تیزیشعرهایش برای سیاست بازان و مفسدین اقتصادی هیچ وقت تمامی نداشته است. قزوهی دهه شصت که شعر مولا ویلا نداشت را سروده بود تا نسبت به چسبیدن عده ایبه ثروت اندوزی و فراموشی فرهنگ انقلابی و دفاع مقدس هشدار دهد در سال 88با شعرش به مقابله با جریان فتنه گری افتاد که قصد داشت در مقابل نظامولایی ایستادگی کند.
شعرهای قزوه آنقدر فتنه گران را عاصی کردهبود که آماج حملات و توهین های آنها شده بود. قزوه که سنگرش را وبلاگ شعرشقرار داده بود در مقابل توهین ها و هتاکی ها مقاوت کرد و دست از قلمنکشید.
اشاره قزوه به فتنه ها در شعرهای بعدانتخاباتی که سروده است، بسیار دیده میشود:؛
این همه آتش خدایا شعله اش از گور کیست؟؛ شهوت این بی نمازان، نشئه ی انگور کیست؟؛ اشاره های کنایه آمیز قزوه به سران فتنه درشعرهایش هم در خور توجه است:؛ صبحی به منبر آمد و فرمود باک نیست گر واجبات رفت به ما مستحب رسید از نو صلا زدند که ما را وجب کنند از رأیها به شیخ همان یک وجب رسید قزوه جایی هم به نماز جمعه ی فتنه گران اشاره می کند ومیگوید:
جمعی وضو نکرده دویدند در صفوف آخر نماز جمعه نخواندند و شب رسید اشاره قزوه به شعارهای انتخاباتی موسوی هم جالب توجه است:
هر کس که دم زد از ادب مرد، حرف بود هر کس که فحش داد به فیض ادب رسید استفاده فتنه گران از رنگ سبز هم از دید قزوه دور نماند:
گوساله های سامری از طور آمدند با سبز اشتری که بر آن بولهب رسید قزوه در شعرهایش با کنایه به خواص هم انتقاد می کند بخاطر سکوت بیجایشان:؛ خروس ها همه چون مرغ کرچ خوابیدند حکیمکان زمان اند قرص خواب فروش و اینچنین خط فکری و سیاسی خود را در قبال فتنه گران نمایان می کند:
سلام بر همه الا به قلب مغلوبان سلام بر همه الا به انقلاب فروش شعر بلند قزوه در عاشورای 88 که نشان دهنده درد و غمی است از بی حرمتی بهعاشورا که اینچنین بر روی کاغذ آمده است:
بسی رنج بردیم در این سی سال انقلاب عجب زنده کردند این دو انگلیس را در این سه چار ماه شترانشان حامله اند بناست خوک بزایند خوکهای بریطانیای دسته دار مرحبا به شیخنا المتغیِر مرحبا به میر برگریزان پاییز است و و سرریزان خون حسین حسین من در مهر وارد شد اما شما نامهربان بودید شما به من سنگ زدید شما به کربلا سنگ زدید در سایت بالاترین چلپاسه که کربلا ایرانی نیست که محمّد(ص) ایرانی نیست که خدا و پیغمبر ما بابک است و کورش و کمبوجیه با این حساب عمامه سیاه سیّد یزدی، پر!؛ با این حساب عبای شیخناالمتغیر، پر!؛
کجکول
همین شعر !!آئینه ای استکه عمق انحطاط اخلاق سپاه جهل و جنایت نظام خامنه ای را به نمایش میگذارد
زدن و بستن و بردن و سوختن و زندانی کردن وحرمت شکستن و پائین کشیدن عزیزان و بالا بردن اراذل، درد نظام تباه خامنه ای را درمان نمیکند. این نظام رفتنی است. خود علی خامنه ای بهتر از هرکس دیگر این را میداند و مثل مارزخم خورده برخود میپیچد. بل موتوا بغیظکم