۱۳۸۸ تیر ۹, سه‌شنبه

از قم آغاز شد، قیام سال هشتادوهشت نیز باید از قم زبانه بزند

قرآن به سر بگیریم و اعتصاب در حوزه ها را شروع کنیم
.

حضرت آيت الله العظمی سيد جلال الدين طاهري، فقیه والاقدر و از انقلابیون بزرگ دوران معاصر است که توسط آیت الله خمینی به امامت جمعه اصفهان منصوب شده بود و سالها پس از آن- برای بیان اعتراض خود نسبت به مشی متفاوت رهبری آقای سیدعلی خامنه ای- از امامت جماعت اصفهان استعفا داد. ایشان با انتشار نامه بسیار مهمی، به دنبال انتشار نظر شورای نگهبان درباره صحت انتخابات احمدی نژاد با صدور فتوای بلند بالا و بیانیه رسواکننده ای احمدی نژاد را غاصب و دولتش را نامشروع – یعنی مخالف شرع، یعنی ضد اسلامی- شمرد

طلاب شریف حوزه علمیه قم، طلاب شریف حوزه های سراسر ایران
ما و شما ایرانی و مسلمان هستیم
حق داریم نگران سرنوشت وطن و دین خود باشیم. حق داریم نگران قرآن مجید و تعالیم تابناک رسولخدا صلی الله و ائمه هدا و معصومان عالیقدر علیهم السلام باشیم. وقتی شخصی با وزن فقهی آیت الله طاهری خرم آبادی با آن سوابق درخشان و خدمات گرانبها به اسلام و به انقلاب اسلامی که اکثر روزگار جوانی را در حبس و تبعید گذرانده، لب به اعتراض میگشاید و با استناد به آیه شریفه "اعدلوا! هو اقرب للتقوی" گردانندگان کنونی نظام را غیرعادل میخواند و دولت تحمیلی احمدی نژاد را نامشروع و غاصب میداند، تکلیف ما طالبان علوم دینیه چیست؟؛

آیا شما میتوانید چشم خود را بر عدم مشروعیت این وضعیت ببندید؟؛

آیت الله طاهری تصدی مجدد احمدی نژاد را نامشروع میداند. نامشروع یعنی چه؟ یعنی غیراسلامی! یعنی نامنطبق با میزان شرع مقدس! پس وقتی عدم انطباق دولت احمدی نژاد با شریعت مقدس ثابت باشد، تفاوتش با نظام معدومه پهلوی و شاه سابق چیست؟!! هردو غیر عادلند، هردو نامشروعند، هردو غاصبند! آن نظام، طاغوتی بود! این نظام هم طاغوتی است. پس تکلیف ما و شما به حکم فتوای حضرت امام ره روشن است. ایشان در دروس حکومت اسلامی و ولایت فقیه خود در شهر نجف اشرف فرمودند نباید قبول ربقهء ولایت طاغوت کرد. ایشان به قرآن ارجاع فرمودند آنجا که "ولایت طاغوت" را در نقطه مخالف "ولایت الله" قرار میدهد. فمن یکفر بالطاغوت و یومن بالله

بحکم نظریه ولایت فقیه آیت الله خمینی بنیانگذار نظام اسلامی، و به حکم نظر آیت الله موسوی تبریزی – ازشاگردان مکتب امام خمینی ره - و بحکم فتوای آیت الله طاهری خرم آبادی- از یاران کهنسال حضرت امام ره- ، اطاعت از این نظام با وضعیت کنونی حرام است
پس ای طلاب شریف حوزه های علمیه ایران
به حکم فتوای حضرت امام راحل ره تن به ولایت طاغوت ندهید

چه باید کرد

طلاب شریف حوزه علمیه قم
پیروان اسلام ناب محمدی در سراسر ایران

تن به ولایت طاغوت دادن شرک به خدای متعال است
سر بیرون آوردن از چنبر ولایت طاغوت فرض واجب و فریضه دینی و واجب عینی بر یکایک ما و شما است. مردانه کمر همت بر بندید
مسلمانان عالم چشم در همت شما دوخته اند
از خاطر نبرید که کانون قیام پانزده خرداد سال چهل و دو شهر مقدس قم و فیضیه بود. فراموش نکنید که آتشفشان خشم توده های مسلمان نخستین بار در سال پنجاه و هفت در قم منفجر شد و به همه شهرهای ایران گسترش یافت تا سرانجام در بهمن ماه پنجاه و هفت به قیام مسلحانه توده ای کشید و در فروردین پنجاه و هشت پرچم نظام اسلامی را به اهتزاز درآورد

تن به ولایت طاغوت ندهید. طاغوت سی سال پیش از تخت سلطنت به خاک غلطانده شد، و حالا با کسوت آخوندی به اریکه قدرت بازگشته. او را از تخت ولایت طاغوتی ، به دَرَک أسفل بفرستید
.
پیروان اسلام ناب محمدی

برشماست تا در حوزه های سراسر کشور دروس خارج و داخل را تعطیل کنید
.
برشماست که قرآن بر سر گیرید و به خیابانها بشتابید، و با فریاد "وا اسلاما" مهره های پشت شیطان پرستان حاکم را بلرزانید
.
برشماست تا مردانه با بانگهای رسای خود طنین "الله اکبر" را از سطح خیابانها تا بام فلک برسانید تا مالکِ مُلک و مَلک به فریادرسی و کارسازی امر شما خیل ملائکه مسّومین را گسیل دارد، و این دیوان و اهریمن پرستان را به طعنهء "شهاباً رصداً" مرجوم و معدوم سازد
این شیاطین، چراغها را میکُشند. این شیطان پرستان انگشت برستاره میگذارند تا آن را خاموش سازند. شما مجاهدان مکتب حسین بن علی علیه السلام هستید. دست از ایمان خود برندارید و به خاطر جیفهء دنیا تسلیم مشرکان و طاغوتیان نشوید

قال الله تعالی اعظکم بواحده ان تقوموا لله مثنی و فرادا
طلاب حوزه علمیه
پیروان اسلام ناب محمدی

واکنش عجز آلود سایت رجا نیوز به افشاگریهای حجت الاسلام و المسلمین هادی غفاری

هضم نشدن حمله هادی غفاری به مقام رهبری
.

رجا نیوز، سایت ورشکسته و بدون خواننده به سردبیری آخوندک بدنام قاسم روانبخش که کورکورانه مبلغ احمدی نژاد است و با اجرای سیاستهای ضدارزشی و ضد اسلامی شایعه پراکنی، اتهام زنی، دروغگویی، اساس کارخود را بر تبلیغ شیطان پرستی گذاشته این روزها به سروصدا افتاده و مانند سگهای هار زنجیری پارس میکند. این سایت شیطان پرستی ، مرثیه ای هم به مناسبت حمله های مستقیم حجت الاسلام و المسلمین هادی غفاری برعلیه مقام رهبری بافته که در زیر به نظر خوانندگان میرسد

هادی غفاری که متاسفانه ملبس به لباس مقدس روحانی است، با اظهاراتی سخیف نظام و رهبر معظم انقلاب را در مظان اتهام قرار داده و سوژه بیگانگان فرصت طلب برای بهره برداری های مغرضانه شده است
هادی غفاری، رئیس موسسه الهادی که از حامیان کورکورانه و سرسخت مهدی کروبی است، در مراسمی که خود شیخ مهدی کروبی نیز حضور داشته است اقدام به هتاکی علیه رهبر انقلاب کرده است
وی در اظهارات مضحک مدعی شده است که پیروزی دکتر احمدی نژاد در انتخابات باعث تخریب جایگاه روحانیت و رهبری شده است
غفاری در این مراسم خطاب به کروبی میگوید: جناب آقای کروبی، من مسئول حرفهای خودم، خودم هستم. از همین جا هم حاضر هستم هر سلولی بروم. من بدنم با سلول آشناست
جالب آنکه در این مراسم کذایی کروبی و اطرافیان نه تنها هیچ اعتراضی به غفاری نکرده اند بلکه با سکوت مهر تاییدی بر اظهارات سخیف وی زده اند
گفتنی است این اظهارات موهن به طرز وسیعی از طریق اطرافیان غفاری و کروبی در کشور منتشر شده و ضرباتی جبران ناپذیر بر پیکره نظام اسلامی وارد کرده است
حال نکته اینجاست که در صورت پیروزی کروبی و موسوی در انتخابات, راه برای جولان امثال هادی غفاری، رضا خاتمی، تاج زاده، رمضان زاده و ... باز شده و نظام اسلامی ایران به ناکجا آباد می رسید
شایان ذکر است، سابقه کینه هادی غفاری از احمدی نژاد به بیست سال پیش بازمیگردد که در آن زمان دکتر احمدی نژاد که دانشجوی دانشگاه علم و صنعت بود انتقادات ثقیلی را به غفاری و اطرافیان او وارد کرده و حتی غفاری زمانی که برای سخنرانی به دانشگاه علم صنعت حضور داشته از پاسخگویی به ایشان طفره رفته و پاسخ انتقادات رئیس جمهور فعلی را نمی دهد

۱۳۸۸ تیر ۷, یکشنبه

آخرین نقطه افشاگری مستدلّ بر علیه شبکه شیطان پرستان حاکم


اینها یک باند شیطان پرستند

.


افشاگری نهایی به قلم عبدالله شهبازی


برادر ارجمندم جناب آقای دکتر غلامعلی حداد عادل

در مراحل پایانی نگارش مقاله برای دانشنامه «جهان اسلام» بودم به درخواست شما. می‌خواستم تماس بگیرم و از تأخیر در تحویل مقاله پوزش بخواهم که وقایع اخیر رخ داد. دیشب شما را در گفتگوی شبکه دو دیدم و به سخنان‌تان با دقت گوش فرادادم. از آن زمان تا اکنون در ذهنم پرسش‌های بسیاری مطرح می‌شود که آرامم نمی‌گذارد. سرانجام، نتوانستم تحمل کنم و این نامه را نگاشتم.در سخنان جنابعالی چهار نکته توجه مرا جلب کرد:۱- تحولات جاری را به «انگلیسی‌ها» نسبت می‌دهید به‌ویژه به دلیل فعال‌بودن و تأثیرات شبکه فارسی بی. بی. سی. در این روزها؛۲ - به کانال‌های اطلاعاتی خود، که بنیان داوری شما را می‌سازد، اطمینان مطلق دارید؛۲- پیش از طی مراحل قانونی و تأیید شورای نگهبان صحت انتخابات را به سود آقای احمدی‌نژاد تأیید می‌کنید؛۴ - به آقای احمدی‌نژاد چنان علاقه دارید که نمی‌توانید پنهان کنید زیرا تصوّر می‌کنید ایشان گزینه مطلوب شماست


برادرم، آقای حداد

تخصصم مورد قبول شما بوده و می‌دانید که «انگلیسی‌ها» را خیلی خوب می‌شناسم. گمان می‌کنم مستندترین و جامع‌ترین پژوهش‌ها را در زمینه دو کودتای سه اسفند نودونه و بیست و هشت مرداد سی و دو من انجام داده‎ام. دو دهه است در این حوزه کار کرده و خوب کار کرده‌ام؛ بیش از دیگران. یقین دارم در این شک ندارید. و یقین دارم در حسن‌نیت و ارادتم تردید ندارید. «جوگیر» نیز نشده‌ام. پیش از انتخابات به سود مهندس موسوی اعلام موضع کردم زمانی که ورود ایشان به صحنه به‌طور جدّی مورد تردید بود و حتی خود ایشان به تصمیم قطعی نرسیده بود. در طول این روزهای پرحادثه با دقت و دلسوزی تحولات را رصد کرده‌ و می‌کنم و برای نوشته‌های بعدی خویش «فاکت» فراهم می‌آورم. حوادث این روزها ابهام‌ها و رازهایی را برایم آشکار کرد که بسیار ارزشمند است. در این باره در زمان خود خواهم نوشت

برادرم، آقای حداد

تحولات و حرکت‌های بزرگ سیاسی و اجتماعی را همیشه نمی‌توان به کانون‌های سلطه‌گر نسبت داد. عوامل اجتماعی و سیاسی و فرهنگی بسیاری می‌تواند محرک امواج اجتماعی باشد؛ ولی این کانون‌ها می‌کوشند بر بستر امواج سوار شوند و اهداف خود را پیش برند و به تعبیری آن را «دستکاری کنند. سال‌ها پیش، در واکنش به کسانی که مفهوم «توهّم توطئه» را در فرهنگ سیاسی ایران رواج می‌دادند، مقاله کوتاهی نوشتم با عنوان «توطئه به‌مثابه یک دانش». در این مقاله کوشیدم تعریفی علمی از مفهوم «توطئه» عرضه کنم. نوشتم:«امروزه، در علوم اجتماعی، آینده‌شناسی به دانشی اطلاق می‌شود که به مطالعه حوادث گذشته و ‏فرآیندهای جاری به‌منظور پیش‌بینی تحولاتی آتی، با هدف سیاست‌گذاری و تأثیرگذاری بر آن، ‏می‌پردازد. تکوین و رشد دانش فوق بر این باور استوار بود که تکاپوهای انسانی و پدیده‌ها و ‏فرآیندهای اجتماعی دارای نتایج و پیامدهایی است به‌طور نسبی قابل شناخت و لذا، با اتکاء بر ‏تجربه‌ی تاریخی، از طریق شناسایی و تحلیل دقیق و صحیح وضع کنونی می‌توان پیامد فرآیندهای ‏امروزین را پیش‌بینی کرد.در آن پدیده‌ها ‏و فرایندهای اجتماعی که از بنیان‌های ریاضی استوار برخوردارند، مانند عرصه‌هایی که در ‏جمعیت‌شناسی مورد مطالعه قرار می‌گیرند، پیش‌بینی آینده معمولاً با دقت انجام می‌گیرد. لیکن در ‏دانش‌هایی که به‌طور عمده بر تحلیل عقلی مبتنی است از چنین دقتی نمی‌توان سخن گفت. ‏فرآیندهای سیاسی از این‌گونه‌اند. لذا، در چنین عرصه‌هایی، دانش آینده‌شناسی معمولاً به روشی ‏توسل می‌جوید که سناریونویسی ‎‏نامیده می‌شود. سناریونویسی را می‌توان ‏‏"توصیف یک وضعیت مفروض قابل تحقق در آینده" تعریف کرد. در این روش، در تلفیقی از دو نگاه ‏سینکرونیک، یعنی بررسی وضع موجود (تحلیل افقی یا این‌زمانی)، و دیاکرونیک، یعنی تبیین ‏پدیده‌ها و فرآیندهای تاریخی و پیامدهای تحقق یافته امروزین آن (تحلیل عمودی یا ‏ریشه‌شناسانه)، احتمالات معقول مورد بررسی قرار می‌گیرد و محتمل‌ترین امکان‌های قابل تحقق ‏در قالب سناریوهایی ترسیم می‌گردد. در سناریونویسی نه تنها محتمل‌ترین شقوق (آلترناتیوها) بلکه احتمالات مطلوب یا مرجح نیز ارائه ‏می‌شود یعنی آن سناریوهایی که مطلوب سیاست‌گذاران است و کم و بیش از طریق دستکاری ‏‏(‏‏) در فرآیندهای اجتماعی (برنامه‌ریزی و سیاست‌گذاری) می‌تواند تحقق یابد هر چند ‏در صورت تداوم وضعیت طبیعی امکان تحقق آن نباشد یا کمتر باشد. در این عرصه است که ‏آینده‌شناسی به‌عنوان شالوده مهندسی اجتماعی عمل می‌کند و کانون‌های منسجم ‏نخبگان فکری را، که در عرف جاری دنیای معاصر تانک اندیشه ‏‎ ‎نامیده می‌شوند و ‏سیاست‌گذاران کارفرما یا همبسته با ایشان را، به چنان ابزارهایی مجهز می‌کند که بتوانند کم و ‏بیش بر آینده جهان یا بر این و آن عرصه از پدیده‌ها و فرآیندهای اجتماعی (مثلاً بازارهای تسلیحاتی ‏و مواد مخدر و نفت و صنایع مصرفی و غیره) تأثیر گذارند.این تأثیر می‌تواند خیرخواهانه و سازنده ‏باشد یا سودجویانه و مخرب. بدینسان، دانش آینده‌شناسی می‌تواند هم در ساختن آینده‌ای بهتر و ‏انسانی‌تر مورد استفاده قرار گیرد و هم به‌عنوان بنیان نظری برنامه‌ریزی برای عملیات دسیسه‌گرانه ‏به‌منظور انهدام ساختارهای سیاسی و اجتماعی این و آن جامعه یا سوق دادن فرآیندهای موجود ‏به سمت مطلوب طراحان و سیاست‌گذاران عمل کند. به‌عبارت دیگر، مثلا، هم می‌تواند در جهت ‏ریشه‌کن کردن جنگ و اعتیاد به مواد مخدر و انهدام محیط زیست و سایر بلایای عظیم دنیای امروز ‏عمل کند و هم در راستای گسترش آن. ‏بنابراین، آنچه به‌عنوان "توطئه" شهرت یافته، و پارادوکس مطلق‌گرایانه و دو گزینه‌ای "توطئه" و ‏‏"توّهم توطئه" و مجادلات فراوان مربوطه را آفریده، می‌تواند به‌عنوان عرصه‌ای بسیار مهم از رشد ‏دانش و آگاهی انسانی و بمثابه تکاپوی عالمانه گروهی از انسان‌ها برای تحقق آرمان‌ها، اهداف و ‏منافع خویش، به زیان دیگران، شناخته ‌شود. این در حالی است که در بخش مهمی از جهان ‏پیرامونی هیچگونه تصوری از مفاهیمی چون آینده‌شناسی در مخیله دولتمردان و نخبگان سیاسی ‏وجود ندارد و از اینرو طبیعی است که "توطئه" در نازل‌ترین و بدوی‌ترین شکل‌ها و تعاریف آن فهم و ‏درک شود.» [۱]

برادرم آقای حداد

اجازه دهید حوادث روزهای پیش را اندکی مرور کنیم:شما خوب می‌دانید زمانی که مهندس موسوی ناگهان ورود خود را به عرصه انتخابات دهم اعلام کرد چه آشفتگی در میان کسانی پدید آمد که در پیرامون آقایان خاتمی و کروبی گرد آمده بودند. بسیاری از آنان هیچ تجانس و سنخیت فکری با مهندس نداشته و ندارند. شما خوب می‌دانید که مهندس اصول‌گرایی واقعی است و سخت پایبند به اصول و ارزش‌های امام راحل و انقلاب؛ بسیار بیش از نورسیدگانی که هوّیت و پیشینه‌شان در هاله‌ای از ابهام است و امروزه چنان سنگ «اصول» را به سینه می‌زنند که انسان حیرت می‌کند. متأسفانه، این «نورسیدگان» را اکنون معرکه‌گردان و «کانال‌های اطلاعاتی و تحلیل‌گران مورد وثوق» می‌بینم و بخش مهمی از آتش فتنه را از سوی ایشان می‌دانم. بگذریم.خوب می‌دانید که مهندس در مسائل توسعه داخلی و سیاست خارجی بسیار اصول‌گرا است؛ بدان معنا که اصیل و بومی و اسلامی و ایرانی می‌اندیشد و شاید تنها تمایزش با برخی اصول‌گرایان راستین اعتقادش به تضارب آراء و تکثر سیاسی و فرهنگی، و در یک کلام پلورالیسم، باشد. می‌توانید نگرش مهندس به مسائل توسعه و سیاست خارجی را مقایسه کنید با برخی مدعیان که معلوم نیست در مسائل داخلی چه استراتژی توسعه و چه راهکارهایی را قبول دارند و در سیاست خارجی به چه اصولی پایبندند.بهرروی، «بزرگان آن قوم» به مهندس اهانت‌ها کردند. منظورم همان کسان است که در دوره هشت ساله ریاست‌جمهوری آقای خاتمی در سیاست و مطبوعات و اقتصاد یکه‌تاز بودند و هیچگاه به مهندس نظر خوش نداشتند. مهندس آن زمان نیز، چون امروز، پایبند به اصول و به این دلیل مظلوم بود. زمانی که کار از کار گذشت و آقای خاتمی، به دلیل اعلام ورود غیرمنتظره مهندس، انصراف داد، به‌ناچار هجوم آوردند و مهندس را در محاصره گرفتند. من با نگرانی این تحول را رصد می‌کردم. می‌دیدم که چگونه سایت‌های حامی مهندس موسوی به سرعت ایجاد می‌شود و یا به دست اینان می‌افتد. با نگرانی می‌دیدم که چگونه، به سان بیلبوردهای تبلیغاتی، نام‌های خود را بر سایت‌های هوادار مهندس حک می‌کنند. نگران بودم که مهندس را به سود خود مصادره کنند و نگرانی‌ام را در مصاحبه با وبگاه «تدبیر» منعکس کردم. [۲] کار دیگری از دستم ساخته نبود. متأسفانه، شاهد بودم که در حلقه‌ی اصلی ستاد مهندس آن شَمّ سیاسی و اطلاعاتی قوی وجود ندارد که به ترکیب و آرایش سیاسی هواداران مهندس سامان دهد و تعادلی میان جناح‌های مختلف ایجاد کند. این حلقه باید تبلیغات را به گونه‌ای هدایت می‌کرد که مهندس به نماد یک محفل معین و شناخته شده بدل نشود.متاسفانه، آن‌چه نگرانش بودم رخ داد. می‌خواستند انتخابات را دوقطبی کنند که کردند. با حضور فعال خود در سایت‌ها و رسانه‌های حامی مهندس موسوی نگرانی را در شما، و امثال شما، دامن زدند. من نگران نبودم زیرا یقین داشتم مهندس زیرک‌تر از آن است که اجازه دهد «این آقایان» در دوران ریاست‌جمهوری او مانند دوران آقای خاتمی یکه‌تازی کنند. به مدیریت قوی و زیرکی مهندس یقین داشته و دارم. معهذا، «آقایان»، که هیچ تجانس فکری و سیاسی با مهندس نداشتند، نیرومند و منسجم بودند. من نگرانی خود را از «مصادره مهندس به سود یک کانون معین» ابراز کردم حتی در همان یادداشت اوّل که پس از ملاقات با مهندس منتشر نمودم. این یادداشت را مهندس پسندید و ظاهراً با ابراز تمایل ایشان در تمامی سایت‌های منتسب به وی درج شد؛ ولی به دلیل همین ابراز نگرانی از «مصادره»، در قالب «کامنت» (اظهارنظر خوانندگان)، توهین‌هایی نثارم کردند که سابقه نداشت. من نیز رنجیدم و اعتراض کردم. [۳] «آقایان» نمی‌خواستند هیچ «بیگانه‌ای» وارد حلقه‌ای شود که می‌خواست مهندس را محاصره و مصادره کند.این آن روی سکه است برادرم آقای حداد! این روی سکه را نیز ببینید:بیش از ده سال است، از زمان حادثه شوم «قتل‌های زنجیره‌ای» در آذر ۱۳۷۷ و فاجعه کوی دانشگاه در تیر ۱۳۷8، با دقت تحولات را دنبال می‌کنم. در این ده ساله شاهد تکوین سناریویی هستم که دو قطبی کردن جامعه ایران و از این طریق فروپاشیدن نظام و حتی تجزیه کشور را هدف گرفته است. ده سال است با رنج نظاره‌گر چینش گام به‌گام مهره‌ها و محاصره‌ی اطلاعاتی در این روی سکه هستم. می‌بینم و هشدار می‌دهم. سال‌هاست درباره شبکه‌ی «یهودیان مخفی» و «بهائیان مخفی» می‌نویسم و می‌گویم. کسی توجه نمی‌کند. در پژوهش‌های خویش دریافتم که فرمان مشروطه را، فرمان دوّم را که در آن عبارت «مجلس شورای اسلامی» به «مجلس شورای ملّی» تغییر یافت، میرزا مهدی خان وزیرهمایون، پسر فرخ خان امین‌الدوله کاشی، از مظفرالدین‌شاه گرفت که «بهائی مخفی» بود. در تفحص تاریخی دریافتم که سید اسدالله خرقانی، همه‌کاره بیت آخوند خراسانی، مرجع بزرگ زمان و رهبر انقلاب مشروطه، تا زمان خلع محمدعلی شاه، «بهائی مخفی» بود و همو بود که شبکه‌های مخفی سِر اردشیر ریپورتر، گرداننده سازمان اطلاعاتی حکومت هند بریتانیا در ایران، را در نجف ایجاد و هدایت کرد. و این من بودم که برای اوّلین بار او را معرفی کردم و نوشتم در روزی که شیخ فضل‌الله نوری را به دار کشیدند پسر همین سید اسدالله خرقانی، به‌نام سید نورالدین، در حبل‌المتین تهران مقاله مفسده‌برانگیز «اذا فسد العالِم فسد العالَم» را نوشت تا آخوند خراسانی و خیل کثیر علما و طلاب از عتبات راهی ایران نشوند؛ و اینان بتوانند مشروطه را به سود خود مصادره کنند. [۴] در پژوهش خویش دریافتم که احسان‌الله خان دوستدار، لیدر «کودتای سرخ» علیه میرزا کوچک خان، و بسیاری از فتنه‌گرانی که نهضت جنگل را به شکست کشانیدند «بهائی مخفی» و مأموران سرویس اطلاعاتی بریتانیا بودند، [5] و نیز دریافتم که ابوالفتح‌زاده و منشی‌زاده و مشکات‌الممالک، سه گرداننده اصلی «کمیته مجازات» که عملکرد آن بسیار شبیه به شبکه عاملین «قتل‌های زنجیره‌ای» بود، و برخی از تروریست‌های عضو این کمیته و برخی دیگر از تروریست‌های نامدار آن عصر چون عبدالحسین خان معزالسلطان (سردار محیی) و زین‌العابدین خان مستعان الملک «بهائی مخفی» بودند. [۶] سردار محیی و مستعان‌الملک همانان‌اند که بازجویی از شیخ فضل‌الله نوری را به دست گرفتند. مستندات کامل را در مقاله‌ای که برای دانشنامه شما نگاشته‌ام خواهید دید.نوشتم و انکار کردند. نوشتم و به «توهّم توطئه» متهمم کردند و سرانجام با لطایف الحیل طردم نمودند. هیچگاه پرسیدید چرا عبدالله شهبازی به شیراز رفت و چرا در شیراز نیز راحتش نگذاشتند؟ به راستی، درباره من چه گزارش می‌دادند؟ مهم است بدانم چرا تمامی امکانات را از من گرفتند، روانه شیرازم کردند و در اینجا نیز مرا رها نکردند

آقای حداد

سال‌هاست درباره «دماوند» [۷] و «دماوندیانی» چون آقای حسین شریعتمداری و «صغاد» و «صغادیانی» چون آقای حسینیان [8] و همفکران‌شان می‌نویسم و کسی توجه نمی‌کند.ده سال است، با رنج، شاهد تکوین و انسجام حلقه‌ای بسته و متصلب در پیرامون جنابعالی و اصول‌گرایان راستین هستم که هر «بیگانه‌»ای را به انحاء مختلف طرد می‌کنند. ده سال است با دقت رصد می‌کنم و می‌بینم گام به گام «کانال‌های اطلاعاتی» امثال جنابعالی را محصور و منحصر به خود می‌کنند. امروز، اسفمندانه، می‌بینم موفق شده‌اند. نتیجه این است که شما از تحولات امروزین ایران آن‌چه را می‌بینید که «آنان» می‌خواهند. به شما از «انقلاب مخملی» می‌گویند و احتمالاً اسناد و مدارک و شنودهایی هم ارائه می‌دهند و شما نیز می‌پذیرید. شاید شنود مکالمات محرمانه تلفنی موسوی و اوباما و طراحی هر دو برای «انقلاب مخملی» را نیز تقدیم کرده‌اند! چه می‌دانم! «جعل اطلاعات» یعنی همین! «کانالیزه کردن اطلاعات» یعنی همین! «محاصره اطلاعاتی» یعنی همین
جناب آقای حداد، برادر بزرگوارم، این روش‌های مرسوم و معمول در «سناریونویسی» و «توطئه» است طبق همان تعریفی که در ابتدای نامه عرضه کردم. اگر به «توطئه انگلیسی‌ها» باور دارید، به سخن من نیز، به عنوان کارشناس این حوزه، باور کنید

برادرم آقای حداد

چنان شما را به محاصره گرفته‌اند که تنها آن‌چه را که آن‌ها می‌خواهند می‌بینید. گزارش شما از حادثه شوم میدان آزادی و کشته شدن عده‌ای را شنیدم. فرمودید عده‌ای مسلح می‌خواستند پادگان بسیج را تصرف کنند و غیره! حیرت می‌کنم از این گزارش! فقط در همین یک مورد، از کانال‌های مستقل، مستقل از کسانی که شما را در محاصره گرفته‌اند، تحقیق کنید. امیدوارم به نتایجی عجیب برسید درباره اطرافیان‌تان. نمی‌دانم این کسان چگونه و با چه معیارهایی چنین قدرتمند و تأثیرگذار شدند

برادرم آقای حداد

به دستگیری‌های اخیر توجه و در آن تعمق کنید. برخی «آقایان» را «دوستان‌شان» دستگیر می‌کنند و سپس همان بی. بی. سی.، که به عملکرد آن، به درستی، بسیار حساس هستید، اخبار این دستگیری‌ها را بزرگ می‌کند. به این ترتیب، «لیدر»های آینده را می‌سازند. چرا به این ترفندها توجه نمی‌کنید؟ بعید است از شما!آقای حداد!زمان انقلاب نیز، که مقایسه آن با اعتراضات مسالمت‌آمیز کنونی مردم در چارچوب قانون اساسی به نتایج انتخابات دهم قیاس مع‌الفارق است، به دلیل فقدان اطلاع‌رسانی یا اطلاع‌رسانی کاذب و یکسویه رسانه‌های داخلی، بی. بی. سی. شنوندگان کثیر یافت تا بدان حد که امام راحل نیز اخبار را از طریق آن دنبال می‌کرد. تأثیر بی. بی. سی. تا بدان‌جا رسید که محمدرضا پهلوی بی. بی. سی. و دولت بریتانیا را مسئول وقوع انقلاب می‌دید! تلقی فوق در کتاب «پاسخ به تاریخ» شاه مخلوع نیز بازتاب یافته. این‌ها توهّم است. چرا رسانه‌های دولتی، به‌ویژه صدا و سیما و خبرگزاری‌ها، اطلاع‌رسانی درست نمی‌کنند تا مردم تشنه دیدن بی. بی. سی. فارسی شوند؟ چرا روزنامه‌ها و حتی اینترنت و موبایل و سایت‌های خبری منتقد را چنان محدود می‌کنند که مردم به دامان بی. بی. سی. پناه برند و شایعات گمراه‌کننده و خطرناک بازار داغ یابد؟ درست است که با دست خود مردم را به دامان بی. بی. سی. فارسی برانیم و سپس گلایه کنیم

آقای حداد

می‌توانم هم‌اکنون چارت بکشم و از رابطه نزدیک، و حتی پیوند خویشاوندی و خونی، برخی کسان سخن بگویم که مایه حیرت شما شود. کسانی که در دو سوی به ظاهر متقابل نشستند و جامعه ایران را «دوقطبی» کردند. می‌توانم با اسم و رسم معرفی‌شان کنم و از پیوندها و روابط دیرین و حتی امروزشان سخن بگویم. چرا من می‌بینم و شما نمی‌بینید؟ شاید به این دلیل که «کانال‌های اطلاعاتی» من بسته نیست؛ شاید به این دلیل که من احدی از آحاد مردم و در متن جامعه‌ام و کسی از طریق بولتن‌ها و نظرسنجی‌های آنچنانی تغذیه و هدایتم نمی‌کند. من محققم و جنابعالی دولتمرد. من مشغله‌ام تنها و تنها در حوزه تخصصم است و فرصت کافی برای کاوش دقیق و پیگیری حوادث، با چشم و گوش خود، دارم.برادرم، آقای حداد!«شیاطین» همه جا هستند. در یک جا جمع نیستند. اگر قرار باشد بتوانند فرایندهای سیاسی را «دستکاری» و هدایت کنند، که خود نوعی «مهندسی اجتماعی» است، باید در همه مراکز قدرت حضور داشته باشند. چرا تصوّر می‌کنید در محاصره نیستید و تحولات جاری را از عینک دیگران نمی‌بینید؟آقای حداد!من در متن جامعه هستم. به روشنی و با یقین دیدم که اکثریت مردم به مهندس موسوی رأی دادند و به همین دلیل روز شنبه، ۲۳ خرداد، سراسر ایران در حیرت بود. بسیاری سرخورده و افسرده بودند. گویی شوک بزرگی بر جامعه ایران وارده شده. ۲۳ خرداد روز سکوت و بهت بود. چه کسانی کام ایرانیان را تلخ کردند؟ چه کسانی عظمت انتخابات تاریخی ۲۲ خرداد را شکستند و «حماسه ملّی» را به اعتراض ملّی بدل نمودند؟ شما شور و شعف مردم را در انتخابات از نزدیک ندیدید. آیا یازده میلیون نفر کسانی که میزان مشارکت در انتخابات ریاست‌جمهوری را از حدود ۲۹ میلیون نفر در دوره نهم به حدود ۴۰ میلیون نفر در دوره دهم رسانیدند، به این دلیل وارد صحنه شدند که به احمدی‌نژاد رأی دهند؟برادرم، آقای حداد!من شهادت می‌دهم که «کودتای انتخاباتی» شد. اگر صداقت و سلامت مرا قبول دارید بپذیرید. تمامی کارنامه علمی و پژوهشی و سیاسی خود را در گرو این داوری می‌گذارم. این را از همان آغاز، از زمان سخنرانی تحریک‌آمیز حسین شریعتمداری در اصفهان (۷خرداد ۱۳88) دیدم که از «جنگ‌های صدر اسلام» سخن می‌گفت و میرحسین موسوی و کروبی را با طلحه و زبیر و حتی یزید مقایسه می‌کرد. مالک اشتر لابد خود او و حسینیان و اعوان و انصارشان هستند که این بار به دستور علی (ع) تمکین نمی‌کنند و تا آخر خط پیش می‌روند. می‌خواهند ستون خیمه آیت‌الله هاشمی رفسنجانی و مهندس میرحسین موسوی، دو یار بازمانده از سه یار امام راحل، را فرو ریزند. این بار، باید علی (ع) دنباله‌رو مالک اشتر شود. این را از زمان تهاجم پرخاشگرانه و زشت احمدی‌نژاد در مناظره با مهندس موسوی دیدم و در ۱۴ خرداد آن را «کودتای انتخاباتی» نامیدم. [۹] در 8 خرداد، محترمانه و بدون ذکر نام، خطاب به حسین شریعتمداری نوشتم:با نزدیک شدن به زمان انتخابات دهمین دوره ریاست‌جمهوری... گاه سخنانی شنیده می‌شود که به شدت ناهنجار است. متأسفانه، برخی کسان فضای انتخابات دهمین دوره ریاست‌جمهوری را با جنگ‌های حق و باطل در صدر اسلام اشتباه گرفته‌اند؛ در یکسو حق مطلق است و در سوی دیگر کفر مطلق. تشبیه رقبای انتخاباتی به طلحه و زبیر و بالاتر از آن به «یزید» از این‌گونه است... دو قطبی کردن جامعه و بالاتر از آن تلاش برای تبدیل «رقابت سیاسی» به «ستیز» دارای پیامدهای خطرناک است و قطعاً به مصلحت انقلاب و نظام جمهوری اسلامی ایران نیست. کسانی که در این راه کوشیده و می‌کوشند، در بهترین ارزیابی، ارزش‌های بنیادین انقلاب و سیره امام راحل و رهبری معظم انقلاب را به‌کلی از یاد برده‌اند.» [۱۰]این سناریو به دقت اجرا شد. گام به گام و طراحی شده. این همان سناریویی بود که پس از دو خرداد ۱۳۷۶ با «قتل‌های زنجیره‌ای» و حادثه کوی دانشگاه اجرا شد ولی به فرجام نرسید. معرکه‌گیران همینان بودند. این بار ده سال بر روی سناریوی فوق کار شد؛ نقاط ضعف و علل شکست آن در سال ۱۳۷8 را با دقت کاویدند و ترمیم کردند. اینک، همان سناریو با ضریب پیروزی بالا در شرف تحقق است

جناب آقای حداد عادل

من در حیرتم! جنابعالی پیش از پایان مراحل قانونی و صحه گذاردن شورای نگهبان بر صحت انتخابات بر آن صحه می‌گذارید؟ آیا به کنه این گفتار خود توجه دارید؟ آیا به غیرقانونی بودن این رویه خود توجه دارید؟ مگر می‌توان پیش از تأیید انتخابات از سوی شورای نگهبان بر آن صحه گذارد؟ شما، پیش از اتمام مراحل قانونی، از کجا می‌دانید این انتخابات درست برگزار شده و ابطال نخواهد شد

برادرم، آقای حداد

علاقه شما به آقای احمدی‌نژاد در سخنان‌تان مشهود بود؛ به‌ویژه زمانی که از «مردمی بودن» او و ۶۰ سفر استانی سخن می‌گفتید. باور کنید، احمدی‌نژاد گزینه مطلوبی نیست. احمدی‌نژاد امروزه در میان مردم ایران منفور است. احمدی‌نژاد نه تنها چهره‌ی رقابت‌های انتخاباتی و مناظره‌های تلویزیونی را با رفتارهای ناهنجار و بی‌اخلاق خود زشت کرد و جامعه را ملتهب نمود، بلکه در سخنرانی پس از پیروزی ظاهری‌اش در میدان ولی‌عصر (عج)، متفرعنانه و فارغ از تواضع، شدیدترین اهانت‌ها را به بخش کثیری از مردم ایران کرد و بارها خود را «ملّت» خواند و منتقدانش را «دشمن ملّت» حتی اگر آیت‌الله هاشمی و میرحسین موسوی باشند. احمدی‌نژاد با نفسانیتی بیمارگونه خود را پرچمدار انقلاب و وارث امام نمایاند. به نامه استاد شجریان بنگرید که خود را از همان «خس و خاشاک‌»هایی می‌داند که احمدی‌نژاد به ایشان توهین کرد


برادرم، آقای حداد

من نیز از همان «خس و خاشاک»ها هستم زیرا به میرحسین موسوی رأی دادم. میلیون‌ها نفر از مردم ایران از همان «خس و خاشاک‌ها» هستند.برادرم، آقای حداد!به خداوندی خدا، میرحسین موسوی رئیس‌جمهوری بهتر برای این نظام است؛ پاسداری امین‌تر برای میراث امام راحل و قانون اساسی است. احمدی‌نژاد قابل اعتماد نیست. او معلوم نیست فردا با قانون اساسی و ایران اسلامی چه می‌کند. اگر امروز آیت‌الله هاشمی رفسنجانی و مهندس میرحسین موسوی را از میدان به در کند، فردا معلوم نیست با دیگران چه خواهد کرد. من تاریخ خوانده‌ام و شما نیز خوانده‌اید. به تاریخ آلمان دهه ۱۹۳۰ رجوع کنید و ببینید گام به گام چه رخ داد.برادرم، آقای حداد!من از سال ۱۳۷۲، در نوشتار و مصاحبه‌هایم منتقد جدّی سیاست‌های توسعه آقای هاشمی رفسنجانی بوده‌‎ام. می‌دانم این سیاست‌ها مورد قبول میرحسین موسوی نیز نبود. من، مانند بسیاری از مردم، به شایعات گسترده درباره «فساد خاندان هاشمی» باور کردم. اکنون به این نتیجه رسیده‌ام، که به فرض صحت این شایعات، فساد مالی در همه جا می‌تواند باشد ولی مخاطرات و زیان‌های آن برای جامعه ایران بسیار کمتر از وضع کنونی است. ایران به شخصیت سیاسی چون هاشمی نیاز دارد و من متأسفم از کسانی که جایگاه برجسته هاشمی، به عنوان عامل تعادل‌بخش سیاست ایران امروز، را نادیده گرفتند و با روش‌های غیراخلاقی و از مجاری غیرقانونی در راه تخریب او کوشیدند. چرا جنابعالی در گفتگوی تلویزیونی دیشب به‌کلی درباره اهانت‌های شدید به آیت‌الله هاشمی رفسنجانی سکوت کردید؟ چرا آقای احمدی‌نژاد، صرفنظر از مباحث مطروحه در مناظره تلویزیونی و سخنرانی‌های بعد از آن، در نطق میدان ولی‌عصر (عج) جمعیت را چنان تحریک کرد که علیه هاشمی شعارهای زشت دهند؟ به کجا می‌رویم؟جناب آقای حداد عادل!احمدی‌نژاد و تیم او، حسین شریعتمداری و حسینیان و اعضای کانونی معین و مشکوک فتنه‌ای آفریدند که هر آن می‌تواند به آشوبی بزرگ و خونین بدل شود. لحظات ارزشمند است. بمبی ساعتی به آخرین دقایق انفجار خود نزدیک می‌شود. اکنون زمان درایت است. اکنون زمان هشیاری است. اکنون زمان تعامل است

برادرم، آقای حداد

برای نجات کشور هیچ راهی وجود ندارد جز ابطال انتخابات و برگزاری مجدد آن

برادر کوچکتان

عبدالله شهبازی

شیراز، ۲8 خرداد ۱۳88

احمدی نژاد و حزب شیطان





نسخه قابل دانلود احمدی نژاد و حزب شیطان


فیلمی از جلسه مخفیانه شیطان پرستان

فیلمی از جلسه مخفیانه شیطان پرستان


۱۳۸۸ تیر ۶, شنبه

عوامل حزب الله لبنان در میان سرکوبگران بسیح در تهران

شیطان پرستان ، دست پرورده های مجتبی خامنه ای

عوامل حزب الله لبنان در میان سرکوبگران بسیح در تهران

برگرفته از افشاگریهای فرشاد امیر ابراهیمی بسیجی – اطلاعاتی سابق

تاریخچه بکارگیری نیروهای خارجی در بدنه نیروهای نظامی کشور و از جمله سپاه پاسداران به زمان جنگ تحمیلی برمی گردد که معاندین عراقی عضو مجلس اعلای انقلاب اسلامی عراق در قالب یک لشگر بنام لشگر نه بدر در خدمت ایران بوده اند و البته بعدها افغان ها و اعراب لبنانی هم بطور مشخص و آشکار در خدمت نیروی قدس سپاه درآمدند . هم اکنون نیزمدتهاست دو تیپ مشخص از نیروی قدس سپاه پاسداران یکی با استقرار در مجاورت سازمان صدا و سیما و محل نمایشگاههای بین المللی تهران که از بازماندگان لشگر نه بدر می باشند مسئولیت حفاظت از صداو سیما را برعهده دارند و تیپ دیگر در خیابان امام خمینی تهران در کنار لشگر مخصوص ده سید الشهدا به عنوان تیپ احتیاط تهران که از اعضای افغان و اعراب لبنانی و سوری تبار می باشند همچنان در بدنه امنیتی و انتظامی سپاه تهران می باشند . چهار سال پیش نیز وقتی که نیروی انتظامی در گشتهای جدید ارشاد و امنیت خود که به "ماشین سیاه ها" مشهور شدند شایعه بکار گیری نیروهای خارجی و عرب زبان در آنها شدت گرفت. ماجرا وقتی از شایعه به عینیت رسید که روزنامه نگاری در تهران اعلام کرد که بسراغ یکی از آن تیم های گشتی رفته و با آنها درصدد مصاحبه برآمده اما از چهار نفر راکبان آن جیپ فقط یک نفر از آنها به فارسی تسلط داشته است ، در بعد از آن بود که فرماندهی وقت نیروی انتظامی تهران بزرگ اعلام نمود افراد فوق و تعدادی بسیاری از این گشتی ها از نیروهای احتیاط نیروی انتظامی در استان خوزستان می باشند که در مواقع لزوم در دیگر مناطق کشور نیز به کار گرفته می شوند ! ، البته این توضیح و پاسخ این مقام نه تنها قانع کننده نبود بلکه مهر تائیدی بود بر همه شایعه ها . در کودتا و سرکوبهای بعد انتخابات اخیر در تهران و شهرستانها نیز باز دوباره این شایعه قوت گرفت که سپاه برای سرکوب معترضان از اعراب و بطور مشخص لبنانی ها استفاده نموده ، البته با توجه به روحیه ایرانی ها که همواره علاقه دارند هر گونه قتل و غارت را به دیگران نسبت دهند و حتا گاها دایره این اتهامات را می بینیم که شامل حال احمدی نژاد و خامنه ای نیز می شود و می گویند اینها ایرانی نیستند ! این شایعه همچنان در دایره شایعه باقی ماند تا به امروز ... اگر به یاد داشته باشید در هنگام انتخابات و در حالی که هنوز حتا زمان انتخابات و رای گیری نیز به پایان نرسیده بود گروهی با حمله به ستاد مهندس موسوی در تهران و اشغال وی ستاد مذکور را با حکم دادستانی انقلاب اسلامی پلمب نمودند ، البته دادستانی هنوز مسئولیت این عملیات رانه تائید نموده و نه تکذیب امادر مطبوعات حکومتی درباره این یورش باز از عنوان تکراری و نخ نما شده دست داشتن لباس شخصی ها و خود سران در آن عملیات یاد شده اما آنچه قوت دارد هنوز ستاد فوق پلمب می باشد و بسیاری از افراد دستگیر شده در آن روز کماکان در بازداشت بسر می برند . اشغالگران ستاد که آغازگر این کودتای خونین بوده اند آنچنان سرمست و شادمان بودند که پس از اشغال ستاد اقدام به انداختن عکسهای یادگاری نیز نموده اند ! یکی از دوربینهای اشغالگران در کشاکش آن اشغال و درگیری بدست یکی از اعضای ستاد مهندس موسوی افتاده و پس از آن با واسطه ای بدست من رسید که در میان آن عکسها عکس یکی از اعضای مشهور حزب الله لبنان برادر شهید علی منیف اشمر که از جمله شهدای عملیاتهای انتحاری حزب الله لبنان می باشد و بارها مورد تشویق و تفقد آقای خامنه ای نیز قرار گرفته می باشد .

در دو عکس فوق شما "حسین منیف اشمر " را در کنار دو عضو دیگر حزب الله لبنان می بینید که با در دست داشتن بی سیم و اسلحه ای که در زیر پیراهنش مشهود می باشد در خدمت سرکوبگران و یا بهتر بگویم کودتا چیان سپاه می باشد .حالا دیگر با وجود این عکسها می شود بطور مشخص و مستند اعلام کرد که بله در سرکوبهای اخیر سپاه از حزب الله لبنان استفاده نموده است واینجاست که معلوم می شود پس آنهمه کمک مالی و تسلیحاتی به حزب الله لبنان بیهوده نبوده و این کمکها و مساعدتها یکطرفه نیست و حزب الله لبنان نیز در مواقع لزوم به یاری جمهوری اسلامی می شتابد

احمدخاتمی:جوانان بدانند در ایران، مخالفت با رهبرسیاسی، مخالفت با خدا است!

هاله خون
.


طلاب شریف حوزه علمیه قم
احمدخاتمی شیطان پرست، از هامان وزیر فرعون هم مسابقه شیطان پرستی را برده است. او در نماز جمعه پنجم تیرماه در خطبه دوم گفت مخالفت با دستور ولی فقیه، مخالفت با خدا است! این یعنی آن که ولی فقیه یعنی خدا! این همان اراجیف هامان وزیر شیطان پرست فرعون بود که از فرعون مفنگی و منقلی، خداسازی کرد. و فرعون را واداشت تا به مردم بگوید : من خدای بزرگ شما هستم" و مردم را به بردگی و فلاکت کشید
طلاب شریف حوزه علمیه قم
مردانه برخیزید و برعلیه این شیطان پرست جنایتکار که در خطبه نماز جمعه دستور کشتار مردم را میدهد و دستور میدهد تا از قوه قضائیه استفاده ابزاری شود و مردم بپاخاسته را اهل "بغی" و باغی و محارب میخواند ... به میدان آیید
طلاب شریف !؛
شما در قبال لباسی که برتن دارید مسئول هستید. اجازه ندهید تا اشغالگران فلسطینی و انیرانی و تازی مملکت شما را جولانگاه خود بکنند
در این مورد فتوای آیت الله العظما موسوی اردبیلی را هم اکنون به عنوان تکیه گاه شرعی در اختیار دارید که روزجمعه پنجم تیرماه در دیدار با اعضای شورای نگهبان مطالب روشنگرانه ای فرمودند. فتوای آیت الله العظما موسوی اردبیلی به گزارش خبرگزاریها به این قرار است
میکنند‎باید اشکالاتی را که معترضین به انتخابات وارد ‎ د
از آنها بشنوید و بخواهید که آنها را کتباً و همراه با استدلال‌های منطقی ارائه دهند. باید اجازه دهید که مردم حرف خود را بیان نمایند. هر اشکالی که وارد بود باید آن را قبول کرد و هر اشکالی که وارد نبود باید پاسخ آن به نحو مستدل و منطقی بیان شود، نه این که بدون تفاهم و با قوه قهریه بخواهیم اعتراض را ساکت نماییم. شورای نگهبان باید به نحوی جواب این اعتراضات را بدهد که در معرض اتهام قرار نگیرد. اتفاقاتی که در این انتخابات رخ داد متأسفانه موجب تضعیف نظام شد در حالی که به راحتی امکان آن وجود داشت که قضایا حل شده و در یک مسیر منطقی قرار گیرد

این مطالب کاملا برخلاف عربده کشیهای شیطان پرست اعظم احمد خاتمی جتایتکار است که در نمازجمعه گفت
رهبر جامعه اسلامی تا نابودی کامل باغیان و محاربان با آنها میجنگد

احمد خاتمي امام جمعه موقت تهران در خطبه دوم نماز جمعه ششم تیرماه تهران، از سرکوبگری بیرحمانه نيروي انتظامي و امنيتي و بخصوص بسيجيان قدردانی کرد و گفت
در اغتشاشات اخير، يك خانم كشته شد، اوباما برايش اشك تمساح ريخت و غرب معركه گرفت. هر عاقلي كه فيلمش را ببيند متوجه مي‌شود كار خود اغتشاش‌گران است. به‌گونه‌اي كه از جايي كه ماشين اين خانم هم پارك شده است عكس گرفته‌اند. اين خانم در كوچه خلوت بوده است. در كوچه خلوت كه نمي‌كشند، دستگير مي‌كنند. معلوم است كه اگر كار نظام بود، در خيابان برخورد مي‌كرد. اغتشاشگران برنامه‌ريزي كرده بودند كه بعدا بهره‌برداري كنند.در اين ماجراها، رسانه‌هاي خارجي به خصوص رسانه‌هاي انگليسي و آمريكايي اوج خباثت خودشان را نشان داده‌ و آتش بيار معركه شدند، تعجب مي‌كنم اينها ، این خبرنگاران خارجی چطور در كشور ول هستند. دولت بايد كنترل كند. با چه حسابي اينها در كشور هستند و مرتب با تلفن‌هاي ماهواره‌اي گزارش‌ مي‌دهند و مردم را تهييج مي‌كنند.اغتشاش و تخريب اموال عمومي و آزار و اذيت مردم بر اساس روايت ديني از مواردي است كه بغي خوانده مي‌شود و رهبر جامعه اسلامي مي‌تواند با اين افراد تا نابودي كامل آنها بجنگد و يا مصادق محاربه است كه اسلام اشد مجازات را براي آنها در نظر گرفته است
تظاهرات غيرقانوني خلاف قانون است و چون آقا هم نهي كرده است، خلاف شرع است.عواملي مانند نشناختن اسلام و تعبدناپذيري در برابر آن بي‌بصيرتي و بازي‌خوردن از بيگانگان در فرجام منافقين موثر بود، اما مهم‌ترين عامل ولايت‌ستيزي آنها بود
جوانان بايد بدانند در نگرش ما ولي‌فقيه فقط رهبر سياسي نيست، حجت شرعي است. نايب امام زمان است و مخالفت با نايب امام زمان، مخالفت با امام زمان، و محاربه با خدا است كسي كه دستور ولي‌فقيه را زير پا بگذارد، دستور امام معصوم را زير پا گذاشته است و مخالفت با دستور امام معصوم، مخالفت با دستور خداست. بهتر است برخي از سرنوشت منافقين درس عبرت بگيرند و ببينند سرنوشت كساني كه با ولايت درافتادند چه شد و اين كار را تكرار نكنند
حق انگليسي‌ها است كه بعد از مرگ بر آمريكا، مرگ بر انگليس را هم ضميمه كنيم.در اين انتخابات برخي دولت‌هاي اروپايي نشان دادند خيلي كودكانه عمل مي‌كنند و به بلوغ سياسي نرسيده‌اند، ولي مردم ايران در زمان مناسب جواب جانانه‌اي به آنها خواهند داد

۱۳۸۸ تیر ۴, پنجشنبه

شکافهای درون سپاه گسترده میشود


محسن سازگارا در مصاحبه با رادیو دویچه وله آلمانی گفت سپاه به مردم ایران خواهد پیوست

دکتر محسن سازگارا که چند سال است از ایران خارج شده و در حال حاضر مدیر مرکز تحقیقات ایران معاصر در واشنگتن است، به وجود سه گروه در سپاه باور دارد. نیمی از فرماندهان ارشد و بیش از ۷۰ درصد فرماندهان میانی سپاه با رودررویی با مردم مخالفند. به زودی این اختلافات آشکار می‌شود و مردم روی آوری سپاه به طرف خود را خواهند دید.
محسن سازگارا در مصاحبه با رادیو دویچه وله آلمانی گفت
اطلاعیه سپاه که آدم را یاد اطلاعیه‌های فرمانداری نظامی شهرها در زمان انقلاب اسلامی می‌انداخت بسیار دیر بیرون آمد و خیلی‌ها معتقدند که اختلافات درون سپاه و کشمکش با پاره‌ای فرماندهان سپاه که نمی‌خواهند رو به‌روی مردم بایستند و با مردم هستند، باعث شد که این اطلاعیه این قدر دیر بیرون بیاید و این کشمکش هنوزهم ادامه دارد.
الان صحبت کسان دیگری هم هست که آنها درگیری دارند و حاضر نیستند که به خواست کودتاچی‌ها تن بدهند. البته قطعا من نمی‌توانم خبر آقای فضلی را تایید یا تکذیب بکنم. ولی این روزها من خیلی کسانی را می‌شنوم که در سپاه مشکل دارند و با کارهایی که عده‌ای به نام کل سپاه دارند می‌کنند موافق نیستند.

من تا آنجا که شنیده‌ام و می‌دانم این است که باید سپاه را به سه دسته تقسیم‌بندی کرد. یک، بدنه‌ی سپاه است که دقیقا مثل بدنه‌ی اجتماع است. همان طور که اکثریت مردم مخالف آقای احمدی‌نژاد و آقای خامنه‌ای هستند، آنها هم همین طور شده‌اند. بخش دوم سپاه فرماندهان میانی‌اند که شاید هفتاد هشتاد درصدشان مخالف‌اند و حاضر نیستند که سپاه رو در روی مردم بایستد. اما این مسایلی که داریم صحبت‌اش را می‌کنیم در میان بخش سوم یعنی فرماندهان ارشد سپاه است. یکی از دوستان من دیشب به من می‌گفت میان فرماندهان ارشد می‌شود گفت که تقریبا الان جمعیت پنجاه پنجاه است. یعنی درست نیمی از فرماندهان اصلی با مردم و کنار مردم‌اند و نیمی دیگر دست به این اعمال می‌زنند واحتمالا بزودی این صف‌آرایی نتیجه‌ی خودش را می‌دهد و مردم هم نتیجه‌ این اختلاف درون سپاه را خواهند دید و آنهایی که با مردم هستند اعتراض خودشان را علنی خواهند کرد.

تمرد در یک سازمان نظامی خیلی دشوار خیلی سخت است. به قیمت جان بعضی از این بچه‌ها تمام خواهد شد. کمی باید صبر کرد. اجازه بدهید، کمی فشار مردم بیشتر بشود و عموم مردم، حرفهایی که دارند می‌زنند صدایشان بلندتر و رساتر بشود، آنوقت آن بچه‌هایی که مخالف هستند قید جان‌شان را می‌زنند و به طور علنی به ملت می‌پیوندند.
لباس شخصی‌ها یک بریگارد خاص زیرنظر اطلاعات سپاه هستند و کسانی هستند که تربیت شده‌اند برای این که مردم را کتک بزنند و همان هایی هستند که در طول تمام سالیان گذشته، دوره‌ی دولت اصلاحات و بعد از آن هروقت اعتراضی بوده با موتورسیکلت یا پیاده آمدند حمله کردند و مردم را کتک زدند و گاهی چاقو کشیدند و میله‌ی آهنی دستشان بوده است و امروزه اسلحه هم دارند و به کار می‌برند. لباس شخصی‌ها ماشین سرکوب آقای خامنه‌ای در تمام دوازده سال گذشته بودند. ولی الان مشکل این لباس شخصی‌ها این است که وقتی با جمعیت میلیونی طرف می‌شوند، دیگر آن ماشین سرکوب کار نمی‌کند. آن برای سرکوب کردن تظاهرات پانصد نفره، دو هزار نفره، پنج هزار نفره‌ی دانشجویان، زنان یا اقشار دیگر مردم کارآمدی داشت ولی در مقابل جمعیت بزرگ کارآمدی ندارد. مضاف براین که به نظر من هم اگر پیراهن سفیدها این رویه را ادامه بدهند، به زودی خشم مردم برانگیخته می‌شود. مردم کسی که لباس تن‌اش است مثل سپاهی، پلیس و یا حتا بسیجی را کاری ندارند و دائما اگر کتک هم ازشان می‌خورند به آنها محبت می‌کنند و حاضر نیستند که آنها را از آغوش ملت جدا کنند. ولی پیراهن شخصی‌ها حساب دیگری دارند. برای این که هیچ کسی هم مسئولیت‌شان را نمی‌پذیرد. خود حکومت هم نمی‌پذیرد که آنها به او وابسته‌اند و فقط غیرمستقیم اعمالشان را به‌عهده می‌گیرد. آن فتوای آقای خمینی را یادتان هست که در زمان مبارزات برای انقلاب اسلامی که درباره‌ی چماقدارها گفت که محارب‌اند و خونشان هم هدر است، بنابراین می‌توانند آنها را بکشند. هرکسی در مورد این فتوا از من پرسید، گفتم نه، ما خشونت نمی‌کنیم، می‌رویم با خانواده‌ی اینها حرف می‌زنیم. چون اسامی‌، عکس‌ها و مشخصاتشان را بچه‌ها دارند درمی‌آورند و کار خوبی هم هست و سعی می‌کنند که با نصیحت انجام بدهند. ولی من واقعا اخطار می‌کنم به این پیراهن شخصی‌ها که اگر به کشتار مردم ادامه بدهند، خیلی‌ها آمادگی دارند فتوای آقای خمینی را اجرا کنند و متقابلا آنها را سرکوب کنند و بکشند.
این بچه‌هایی که آقای خامنه‌ای به عنوان ابزار سرکوب می‌خواهد استفاده بکند، آنها هم از جنس ملت‌اند. آنها هم پول اجاره‌خانه‌شان را ندارند بدهند. آنها هم زندگی‌شان به سختی می‌گذرد. آنها هم جوان‌شان، بچه‌شان مثل بقیه فکر می‌کند و خواهر و برادرشان ممکن است این طرف در صف تظاهرکنندگان باشد و واقعا جایز نیست با آنها خشونت بشود. باید سپاه و بسیج و پلیس را در آغوش گرفت و دعوتشان کرد که به صف مردم بپیوندند. تجربه هم نشان داده است که این محبت و بزرگواری از طرف مردم به شدت این سازمانها را شکننده می‌کند و به سرعت آنها را به سمت پیوستن به مردم سوق می‌دهد. تجربه‌ی ایران و تجربه‌ی همه‌دنیا این را نشان می‌دهد.

ما از قانون جنگل دست نمی کشیم



به گزارش خبرگزاری رویترز، علی خامنه‌ای در دیدار با نمایندگان مجلس شورای اسلامی گفت: «من در مساله انتخابات بر اجرای قانون تاکید کرده و می‌کنم

۱۳۸۸ خرداد ۲۶, سه‌شنبه

فتوای تاریخی حضرت آیت العظما حسینعلی منتظری نجف آبادی اصفهانی، فقیه عالیقدر آل محمد ص

سه روز عزای عمومی در سوگ صدها هموطن گلگون کفن گمنام بخون خفته

;

بر پاسداران وطندوست و دیندار واجب عینی است که اجانبی را که بر میهن عزیز ما چنگ انداخته و هرروز و هرساعت خون سرخ جوانان ما را بر سنگفرش خیابانها میریزند به درک واصل کنند و به دفاع از مرزهای عقیدتی خود بپردازند و حماسه هایی در دفاع از حق حیات مردم هموطن خود برپا کنند

پاسداران و نیروهای نظامی و امنیتی
اگر شرف و غیرت و بویی از دینداری در شما هنوز باقی است، با آتش سلاحهای خود، دشمنان هموطنانتان را بخاک اندازید و از ناموس خانواده های خود . پدران و مادران . برادران و خواهرانتان دفاع کنید
امروز حضرت آیت الله العظما منتظری با فتوای صریح و صدای بلند سرکوبی مردم را در احقاق حقوقشان حرام اعلام کردند. پس اگر مسلمانید، به فتوای بزرگترین مرجع تقلید جهان تشیع، مرتکب عمل حرام نشوید

طلاب شریف حوزه های علمیه ایران
برخیزید و عمامه ها را از سر یزدی ها و مقتدایی ها و هاشم حسینی بوشهری ها و همهء نسناسان و خناسان بردارید و سقفهای بیوتشان را برسرشان فرو ریزید و صحن حوزه را از نجاسات این فضولات و اذنابشان بشویید
امروز در میدان عمل مسلمان و نامسلمان تمایز یافته اند
به قرآن چنگ بزنید و ریشه نامسلمانان را از خاک پاک میهن برکنید
انّ شجره الزقوم اصلها فی الجحیم و طلعها کرؤس الشیاطین

طلاب حوزه علمیه قم- پیروان اسلام ناب محمدی

برپا خیز، ازجا کَن، بنای کاخ دشمن




برپا خیز، ازجا کَن، بنای کاخ دشمن

فضل الله المجاهدین علی القاعدین اجراً عظیماً




فضل الله المجاهدین علی القاعدین اجراً عظیماً

مواظب باشید لیز نخورید

دستگیری محمدعلی ابطحی در نیمه شب دیشب

یاران عزیز
اصحاب نازنین اخوان صفا

همین اکنون اطلاع یافتیم که کودتاچیهای جنایتکار سیدمحمدعلی ابطحی را بازداشت کرده و به نقطه نامعلومی برده اند
همین اخبار حکایت دارد که مهندسان کودتای ننکین بیست و دو خرداد دستگیری و محبوس کردن آیت الله شجاع مهدی کروبی را در دستور کار قرار داده اند

اخبار دقیق از گردهمایی عظیم هموطنانمان در میدان آزادی, دیروز به نقل از وبنوشت محمدعلی ابطحی در پایگاه خبری کجکول منعکس شده بود

فضّل الله المجاهدین علی القاعدین اجراً عظیماً

پایگاه های بسیج را درهم بکوبید

.

مردم قهرمان ایران
طلاب وطندوست و شریف حوزه های علمیه ایران

.
پایگاه های بسیج ضد مردمی را درهم بکوبید
.
در این پایگاه ها، نیروهای جنایتکار حسن نصرالله بیوطن مستقرند. جسن نصرالله نه ایرانی است، نه لبنانی است. او سیب زمینی است. از این سیب زمینیها در ایران زیاد شده اند. آنهارا از لاله زار خاک پاک وطن عزیزتان بیرون بریزید
امروز اخبار دریافتی از مقر مرکزی سپاه پاسداران حکایت از پاکسازی های بزرگ در درون سپاه میدهد. سرداران وطندوست ایرانی یکایک دستگیر و به سیاهچالهای نامعلومی فرستاده میشوند. این قبیل پاکسازی ها در ارتش هم گزارش شده. امروز اخبار، حکایت از کشف یک هسته شانزده نفره از سرداران سپاه و تعداد نامشخصی از افسران زبده نیروی زمینی داشت که قصد ملحق شدن به مردم بپاخاسته وطن را داشتند و توسط خبرچینهای لبنانی و عراقی و فلسطینی و افغانیهای - که مزدوران سازمان مخفی و مخوف جنایتکاران کودتاچی هستند - لو رفتند و به دام افتادند و دیگر از سرنوشتشان خبری در دست نیست

مردم قهرمان ایران
پایگاه های اجنبی های بیوطن را که خاک وطن شما را تصرف کرده اند درهم بکوبید
پایگاه های بسیج را مورد آتش قهر خود قرار دهید
دیروز در میدان آزادی عده ای گلوله خوردند و عده ای خون سرخشان خاک خیابانها را گلگون کرد. این جوانان سرافراز ایرانی با گلوله های بسیجی های بیوطن کشته شدند
پایگاه های بسیج را در سراسر میهن درهم بکوبید

مردم قهرمان ایران
تظاهرات خود را جهتدار کنید
باقی ماندن بسیج، خاموش کردن فریاد سرخ شما است
پایگاه های بسیج را تصرف کنید و در آتش قهرخود بسوزانید

بسیج را از حالت تهاجمی، به وضعیت عقب نشینی و درهم ریختگی و فروپاشی سازمانی درآورید

اگر راهپیمایی های مردمی به طرف پایگاه های بسیج جهت بگیرد، همه انها مثل سگهای گر ، پنج تا پنج تا به سوراخهای وحشت میگریزند

تا وقتی بسیج سرپا باشد، و پایگاه های بسیج در شهرها و محله های ایران دایر باشد، مهندسان این کودتای ننگین ، در برابر اراده مردم ایران سر فرود نخواهند آورد

پایگاه های بسیج را در هرجا که هست درهم بکوبید

طلاب قهرمان و وطندوست حوزه های علمیه ایران
این بوزینه های عمامه بر سر ، که امروز اختیاردار حوزه علمیه قم هستند ، مسلمان نیستند. لباس رسولخدا ص را غصب کرده اند. بیرحمانه عمامه ها را از سرآنها بردارید و با خفت آنها را از حوزه ها بیرون کنید
هر یک از مدعیان مرجعیت، که فتوایی به نفع مردم قهرمان ایران ندهد، مرجع نیست. گرگی در لباس میش است. بیرحمانه عمامه اش را از سرش بردارید و سقف دفتر کارش را برسرش ویران کنید
فضل الله المجاهدین علی القاعدین اجراً عظیماً

طلاب حوزه علمیه قم- پیروان اسلام ناب محمدی

روز حماسی عجیبی بود. واقعاً مردم خسته نباشند



واقعاً همه مان از مردم عقب تریم

تشریح اتفاقات روز دوشنبه بیست و پنج خرداد هشتادوهشت در میدان آزادی به قلم محمدعلی ابطحی


امروز در ایران روز حماسه شکوه بود. وقتی نیمی از این جمعیت در خیابان های تهران شرکت می کند، مارش می زنند و آن را جمعیت میلیونی اعلام می کنند ولی فکر می کنم اصلاً به جمعیت امروز اشاره ای نکنند. از صبح آن قدر تهدیدهای جدی فراوانی بود که یک بار آقای موسوی و یک بار آقای خاتمی بیانیه دادند و از مردم تشکر کردند. می ترسیدند تهدیدها عملی شود و مردم قربانی شوند. کلی بحث شد که امکان اطلاع رسانی به مردم وجود ندارد، مردم می آیند و وقتی رهبران نروند با مردم خیلی برخورد جدی می کنند و آن ها بیشتر آسیب می بینند. آقای موسوی و آقای کروبی تلفنی صحبت کرده بودند. قرار شده بود اگر راه ها را هم بسته بودند، و یک نفر هم بود به احترام آن ها شرکت کنند و حداقل به آن ها اعلام کنند که مجوز داده نشده و راهپیمایی نکنند. واقعاً همه مان از مردم عقب تریم. هیچ کداممان گمان نمی کردیم که این جمعیت خواهد آمد

رفتم دیدن آقای کروبی. چند تا تلفن شد همان جا که جلوی رفتن آقای کروبی را بگیرند. سه چهار نفر هم از اعضای برجسته حزب اعتماد ملی آمده بودند که جلو رفتن آقای کروبی را بگیرند. کروبی هم همه ی آن ها را رد کرد و گفت اگر آقایان خاتمی و موسوی
هم نمی رفتند، من می رفتم. من و کرباسچی همراه آقای کروبی سوار شدیم

آقای مهندس موسوی و آقای خاتمی هم قرار بود از دفترهایشان حرکت کنند و ساعت پنج همه جلو خیابان آذربایجان باشند که سخنرانی کنند. آقای کروبی گفت آن قدر رأی ها مهندسی شده بود که اگر ننه جون من هم کاندیدا بود از این بیشتر برایش رای می خواندند. ما از بزرگراه یادگار امام رفتیم. نزدیک خیابان انقلاب معلوم بود خیلی بیشتر از بیست و دو بهمن آمده اند. راه بسته بود. پیاده شدیم. به خیابان آزادی رسیدیم. نتوانستیم طرف محل قرار بریم. آقای کروبی یک طرف، آقای کرباسچی یک طرف، من یک طرف رفتیم. من جلوتر بودم. از سر یادگار تا میدان آزادی به عنوان اولین نفری که از این مسیر آمده بودم مورد تشویق عجیبی قرار گرفته بودم. هزاران نفر جمعیت برای من داد می زدند و حمایت می کردند. شعار یک درصد، دو درصد، نه پنجاه و سه درصد و یا شعار ما خار و خاشاک نیستیم و یا این که تا فلانی هست اوضاع همین است، تمام خیابان را فراگرفته بود. آقای موسوی و خاتمی هم نتوانسته بودند یکدیگر را پیدا کنند. آن قدر جمعیت فراوان بود که دیگر به مجوز نیاز نداشت. اصلا قابل مقایسه با جمعیت دیروز نبود. که شبکه رادیو تلویزیون ایران آن همه روی آن کار کرد. دردناک است که این جمعیت کم نظیر در رسانه ملی ایران دیده نمی¬شود. باور نمی کردند که مردم این قدر با جسارت خواهند آمد. روز حماسی عجیبی بود. همه می گفتند که تو رو خدا کم نیارید، ما کم نمی آوریم. خیلی روز بدی شروع شد و تا این جا پایان خوب و ماندگاری داشت. واقعاً آیا ممکن است این همه دیده نشوند؟ در میدان آزادی همه نشستند و من هم سخنرانی کردم. یک بلندگو هم نه برای موسوی و نه برای خاتمی و نه برای کروبی نبود. فرق یک تظاهرات دولتی و مردمی کاملاً مشهود بود. واقعاً مردم خسته نباشند




قال رسول الله ص حب الوطن من الایمان

پیغمبر بزرگوار اسلام فرمود که همانا وطندوستی از لوازم ضروری ایمان است

طلاب شریف حوزه علمیه قم، طلاب شریف حوزه های علمیه ایران
بر اساس نقل و عقل بر همه ما امروز اهمّ واجبات آن است که برخیزیم و وطن عزیز خود را، حوزه های درسی خود را، اماکن مقدسه خود را از رجس شیطان پرستان بیوطن و اجنبی پاکسازی کنیم

اولین جنایتکاری که مُهر تأیید بر تقلب انتخاباتی زد، محمود هاشمی شاهرودی بیوطن و مُعاود بود. این بیوطن، درد وطن ندارد، و از حدیث حبّ وطن چیزی نمیداند. این بد طینت شیطان پرست، به دروغ و ریا عمامه سیاه بر سر دارد. عمامه سیاهش را طناب آونگش کنید. او به فرزندان ایران زمین رحم نمیکند، به او ترحم روا مدارید که حرام است

ای طلاب شریف ایران

شما پیروان مکتب قران هستید. قرآن راهنمای شما در این روزهای پرمخاطره است. قرآن را به دست گیرید و فرمان خدای یکتا را به کار بندید که حکمش روشن است :"و لکم فی القصاص حیات یا اولی الالباب". امروز روزی نیست که من و تو بنشینیم. آنچه آموخته ایم، راهنمای عمل امروز ما است. راه ابومسلم خراسانی. این دجالان شیطان پرست خفاشان و کفتاران سیاهدل تاریک ضمیر هستند که خاک وطن نجاست آلود کرده اند و فردا از مناره های مساجد، پرچم شیطان را افراشته میکنند. این بیوطنان شیطان پرست راهزنان ایمان فرزندان ما هستند
ای هموطن شریف برخیز و مهلت از این بیدینان بیوطن بگیر
وان تذرهم یضلوا عبادک و لم یلدوا الا فاجراً و کفّاراً

ای طلاب دیندار وطندوست
دشمنان اشغالگر مملکت امام زمان با گلوله و بمب و نارنجک و گازها مسموم و باتوم و چماق مردم بیدفاع را نیمه های شب، نیمه جان و بیجان میکنند. مراکز آزادیخواهان را تعطیل و تخریب میکنند. مراکز آنها را تعطیل کنید. قلمهای مسمومشان را بشکنید. ارسال امواج صوتی و تصویریشان را متوقف نمایید. سرکردگان عقیدتی آنها را فلج کنید. حسین شریعتمداری، محمدعلی رامین، حسن عباسی؛ محمود هاشمی شاهرودی، کوثری؛ سعیدی، قاسم روانبخش، مطهری عزتشاهی، روح الله حسینیان، علی فلاحیان ، صفار هرندی . کیهان و رجانیوز و فارس نیوز و برنا نیوز را فلج کنید
برخیزید و این بوقهای مزدوران بیوطن اشغالگر را خاموش کنید
وطن عزیز خود را از اشغال نوکرهای جنایتکار خالد مشعل و حسن نصرالله بدر آورید که حب الوطن من الایمان

طلاب حوزه علمیه قم – پیروان اسلام ناب محمدی

۱۳۸۸ خرداد ۲۲, جمعه

روحانيت بيدار است، از مفسدان بيزار است

هاشمی هاشمی! این آخرین اخطار است
-
جمعیت چندین هزار نفری روحانيت معترض که صحن فیضیه را مملو از جمیعت کرده بودند، با سردادن شعارهايي از جمله "اي رهبر آزاده آماده ايم آماده"، "واي اگر خامنه اي حکم جهادم دهد"، "ما اهل کوفه نيستيم علي تنها بماند"، حمایت خود از رهبر انقلاب را اعلام کردند.



روحانیت حاضر در صحنه با حمل پلاکاردها و تصاویری از مقام معظم رهبری و دکتر احمدی نژاد، ضمناً با برخی شعارها مانند "احمدي دلاور، حمايتت مي‌کنيم" و "احمدی بت شکن! بت بزرگ رو بشکن" حمايت خود را از اقدام احمدي نژاد در مناظرات تلویزیونی اعلام کردند.
تجمع کنندگان همچنین با سر دادن شعارهایی اقدام هاشمی در نگارش نامه به رهبری را محکوم کردند.
معترضين همچنين نسبت به سخنان هاشمي رفسنجاني عليه دولت و مقايسه دکتر احمدی‌نژاد با بني صدر و تهديد به آشوب در کشور اعتراض کردند.
تجمع کنندگان پس از سردادن اين شعارها از ادامه تجمع به دليل تمکين اوامر مقام معظم رهبري درسخنراني حرم امام(ره) منصرف شدند و اعلام کردند اين تجمع لغو و پیگیری این مسئله به بعد از انتخابات موکل مي شود.
در ادامه این مراسم، مسئول دفتر مقام معظم رهبری در قم حجت الاسلام ملکا به ایراد سخن پرداخت. دیگر سخنرانان مراسم نیز این تجمع را اتمام حجت با افرادی دانستند که سعی در اعمال فشار به رهبری و ملتهب کردن جامعه دارند.
لازم به ذکر است که در این مراسم از ورود افراد غیر روحانی به صحن مدرسه فیضیه ممانعت به عمل آمد.
در پایان سخنگوي اجتماع کنندگان اعلام کرد پيرو سخنان رهبر انقلاب که ملت را به آرامش دعوت کرده، طلاب از هر گونه اقدامي که باعث سوء استفاده دشمنان در اين صحنه حساس شود، خودداري مي کنند و زمان تجمع قانوني متعاقباً اعلام خواهد شد.
اگرچه این تجمع، بيانيه يا قطعنامه اي نداشت اما در پایان مراسم، طوماری در اعتراض به نامه تأسف‏برانگیز هاشمی رفسنجانی به رهبر انقلاب امضا شد.
متن این طومار که بیش از دو هزار روحانی آن را امضا کردند، به این شرح است:



باسمه تعالي
جناب آقاي هاشمي رفسنجاني
بي گمان جايگاه و مشروعيت حضرتعالي در نظام مقدس جمهوري اسلامي برخاسته از پايبندي به اصول و مباني انقلاب مي باشد. اگر در اين ميان احترام ويژه اي كسب كرده ايد و در نظام اسلامي به جايگاه و شهرتي رسيده ايد اين همه مرهون تعهدي است كه نسبت به اسلام و انقلاب از خود نشان داده ايد. شما تا آن هنگام كه در مسير انقلاب باشيد عزت داريد و اگر خداي نكرده به هر دليلي و از جمله دلبستگي فراوان به نزديكان خود چشم خود را بروي حقايق ببنديد و از رسوايي هاي نظري و عملي احزاب پيرامون خود چشم پوشي كنيد و از همه عجيب تر در ايام ملتهب انتخابات از يك سو امنيت جامعه را تهديد به شورش خياباني كنيد و از سوي ديگر چراغ سبزي به اوباش براي آتش افروزي بدهيد، مطمئن باشيد باقي مانده جايگاه و آبروي خود را نيز از دست مي دهيد.
ما علايق شخصي شما را درك مي كنيم اما به شما نصيحت مي كنيم مصلحت انقلاب را فداي علايق شخصي خود نكنيد . آقاي هاشمي شما ستون و معيار انقلاب نيستيد و بدهكاري حضرتعالي به انقلاب كمتر از ديگران نيست ما و شما منتي بر انقلاب و اسلام نداريم. ما به شما نصيحت مي كنيم فريب آتش افروزان و كوته نظران پيرامون خود را نخوريد و اعمال صالح گذشته ي خود را با وسوسه ي خناسان به باد فنا ندهيد . بدانيد اين انقلاب استوارتر از آن است كه با نامه نگاري هاي حضرتعالي آسيبي ببيند . در اين ميان شما تنها به خود آسيب مي زنيد .از خداوند متعال هدايت حضرتعالي را مسئلت داريم.
والسلام عليكم و رحمة‌الله.
جمعي از اساتيد و فضلاي حوزه علميه قم

۱۳۸۸ خرداد ۲۱, پنجشنبه

چاپ 12 میلیون تعرفه اضافی قابل تامل است

آفتاب: جمعی از کارکنان وزارت کشور با انتشارنامه‌ای سرگشاده نسبت به تغییر و دستکاری آرا مردم در ستاد انتخابات کشور هشدار دادند.در این نامه که رونوشت آن به ریاست مجلس خبرگان رهبری، ریاست مجلس شورای اسلامی، ریاست قوه قضائیه، ریاست کمیته صیانت ار آرا مردم، مسئول بازرسی دفتر مقام معظم رهبری، ریاست سازمان بازرسی کل کشور و کاندیداهای دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ارسال شده آمده است:اینجانبان از کارکنان متعهد، متخصص و ایثارگر وزارت کشور، با سابقه کارشناسی و مدیریتی در برگزاری انتخابات متعدد، بعضا از دوره‌های آیت الله خامنه‌ای، آیت الله هاشمی رفسنجانی و حجت الاسلام و المسلمین خاتمی اعلام می‌نماییم؛ از سلامت انتخابات کنونی به دلایلی که شرح خواهیم داد، احساس خطر می‌کنیم. اهداف و برنامه ریزی در ستاد انتخابات کشور، به طور آشکار و متقنی به سمت صیانت و سلامت از آراء مردم در انتخابات 22 خرداد 88 پیش نمی‌رود، این موضوع نیز در برگزاری انتخابات هشتمین دوره مجلس شورای اسلامی در روز جمعه 24 اسفند 86 به نحوی شاهد آن بوده‌ایم، اما از بیم و هراس آینده شغلی خود دم فرو بستیم، ولیکن دچار عذاب وجدانی شده‌ایم که هنوز ادامه دارد، هم اکنون آن شرایط و فضای ناسالم به وضوح قابل درک، مشاهده و به مراتب بدتر از آن زمان است و این مشکل اساسی را تعدادی از کارشناسان اصیل و باوجدان وزارت کشور در ستاد انتخابات کشور و یا وزارتخانه فعال هستند، بدان اذعان دارند، اما متاسفانه با دلی پرخون جز اطلاع‌رسانی پر بیم و هراس، کاری از دستشان بر نمی‌آید. (هرچند که می‌دانیم پس از انتشار این مطلب آقایان به تکذیب آن خواهند پرداخت) در این جا فضایی امنیتی تیره، تاریک، غیر شفاف، و غیر کارشناسی که هرگز در طول تاریخ برگزاری انتخابات شاهد آن نبوده‌ایم، روح و روان ما را آزرده و خواب را بر ما حرام کرده است.اینجانبان دوستداران نظام، انقلاب، رهبری و میهن عزیزمان، مصرانه اعلام می‌نماییم، قبل از آن که خدای ناخواسته حادثه‌ای فراگیر را در کشور شاهد باشیم و موقعیت نظام جمهوری اسلامی، وحدت مردم، انسجام و یکپارچگی کشور به خطر افتد که در آن صورت مهار آن مشکل، چه بسا غیر ممکن با شد، به نجات وضع موجود در ستاد انتخابات کشور بشتابند، امیدواریم که مسئولین امر با ابزار قانونی و پیگیری‌های لازم، آراء مردم که در حقیقت سرنوشت آینده کشور است، صیانت و پاسداری به عمل آورند، تا در پیشگاه خداوند متعال و مردم شریف ایران سربلند باشند و این نظام برای چهار سال آینده در عرصه‌های داخلی و خارجی سرافراز و سربلند باشد و از همین جا مصرانه و عاجزانه تاکید می‌کنیم : ناظرانی از کمیته صیانت از آراء مردم به اتفاق نمایندگانی از دفتر بازرسی بیت مقام معظم رهبری و سازمان بازرسی کل کشور را درون " اتاق تجمبع آمار" در ستاد انتخابات کشور که اکنون به فرمان فردی غیر وزارت کشوری به نام «سید حسن میردامادی» است، بفرستید تا با حضور مستمر و آنی، نگهبان آراء مردم باشند " انشاءاللهما در حالی ایام شهادت فاطمه (س) را سپری می‌کنیم که در ابتدای ورود به بیستمین مراسن سالگرد ارتحال ملکوتی حضرت امام خمینی ( ره )، شاهد حوادث خونباری در زاهدان هستیم. حوادثی که دل هر مسلمانی را به در آورد عملیات تروریستی، اما به اصطلاح استشهادی برای از بین بردن مسلمانی دیگر، رویدادی که انجام آن در تاریخ این مرز و بوم بی سابقه بوده است. ضمن تسلیت به خانواده‌های داغدار آن حوادث شوم و سپاسگذاری از خداوند برای ختم به خیر عملیات بمب‌گذاری در هواپیمای مسافربری اهواز - تهران، مطالب زیر به استحضار هم میهنان عزیز و مسئولین گرامی رسانده می‌شود:1. این مطالب تنها بخشی آشکار ار عملکرد مسئولان و مدیران رده بالای مجریان و هیئت نظارت بر انتخابات است که متعهدند در روز 22 خرداد 88 چهار انتخابات هم زمان شامل؛ دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری و در برخی از استانها؛ انتخابات میان دوره‌ای مجلس خبرگان، مجلس شورای اسلامی. میان دوره‌ای شوراهای اسلامی شهر و روستا را در عین صحت و سلامتی برگزار کنند.2. بعد از ریزش شدید آراء یکی از کاندیداها و نا امیدی یارانش و نیز کاهش درصد آرای مشارالیه در نظر سنجی‌های معتبر دولتی دراوایل اردبهشت ماه سال جاری، یکی از آقایان اساتید حوزه و رئیس موسسه آموزشی در قم که اتفاقاً زمانی مباحث فلسفه سیاسی را درنماز جمعه تهران مطرح می‌کردند، در جلسه محرمانه‌ای با تفسیر به رأی سوره بقره آیه 249 خواهان تغییر آرا به نفع کاندیدای اقلیت می‌شود و می‌گوید: «اگر کسی رئیس جمهور شود و ارزش‌های اسلامی که اکنون در لبنان، فلسطین و ونزوئلا و دیگر نقاط جهان منتشر شده آسیب ببیند، رأی دادن به او جایز نیست و حرام است؛ هم خودمان نباید رای بدهیم و هم باید مردم را هوشیار کنیم که رای ندهند، ولا غیر. بر شما مسئولین انتخابات، هر امری واجب است».3. ایشان ضمن گلایه شدید از برخی نامزدها ادامه داد: «کسانی که اصلاً صلاحیت اخلاقی و قانونی ندارد را بریزید دور» و تاکید می‌کند : «بالاترین وظیفه آن است که آنچه را درحال از دست دادن هستید برگردانید». همانطور که در مطالب بالا به نقل از یکی از مدعوین جلسه به دست آمد ؛ حکم شرعی "تغییر آراء" در انتخابات صادر شده است. در این شرایط سرانجام انتخابات ریاست جمهوری 88 چه خواهد شد؟!4. اکنون طوفان انتخابات، با یاری میر حسین منزه، کروبی غیرتمند و رضایی شجاع، از این استان به آن آستان، از این شهر به آن شهر، از این روستا به آن روستا و از این ده به آن ده به سرعت برق و باد وزیدن گرفته است. این طوفان دشمن پلیدی‌ها، در حال از بیخ و بن کندن دروغگویی‌ها، نیرنگ‌ها و فریب دادن‌هایی است که چهار سال تمام بی‌وقفه و خستگی‌ناپذیر در جای‌جای این سرزمین پهناور زیبا، شخم زده و پاشیده شد، و با سفرهای پی در پی، دوباره و سه باره، آن پلیدی‌ها و امر به مشتبه شدن‌ها را بارور و آبیاری کردند. الحق، ریشه کن کردن این زشتی‌ها در ایران و پاک کردن چهره کدر ایرانیان در جهان، چه کار سخت و بار امانتی طاقت فرسا است، پس اکنون باید برای یاری و حفاظت آراء در خطر مردم، خروشید و جوشید.5. بعد از این جلسه مهم بود که آقایان مسؤول، جان تازه‌ای در کالبدشان دمیده شد و سرزنده، بانشاط و بدون دغدغه وجدانی به ترفندها و حیله‌های به اصطلاح شرعی برا ی "تغییر آرا" مردم شریف‌مان متوسل می‌شوند. ابتدا آن مسوول درس خوانده مکتب چرچیل دکترای هوا و فضا، که دیگر خالی از عذاب وجدان شده، دست به‌کار شد و تعداد شعب اخذ آرا را که در روز 24 فروردین 88 اعلام کرده بود : "بیش از 48 هزار عدد است" در روز 23 اردیبهشت ماه به "45 هزار و 758 مورد" تقلیل داد، همچنین تعداد واجدان شرایط در انتخابات ریاست جمهوری را 46 میلیون و 200 هزار نفر اعلام کرد. این آمار در حالی بیان شد که قبلا جداول مرکز آمار ایران حدود 51 میلیون و 300 هزار نفر را واجد شرایط رای دادن دانسته بود.6. همین آبروریزی باعث شد که آقای دکتر محمد مدد، رییس مرکز آمار ایران تا مرز بازنشستگی پیش رود، مدیری که می‌توانست نام نیکی در تاریخ سیاسی کشور با پافشاری بر حق 5 میلیون رای دهنده از خود برجای گذارد، چنین نکرد و بلافاصله در جریان جلسه شرعی انتخابات قرار گرفت، سپس تهدید و توجیه شد، بنابراین مسئولیت شرعی بیان آمار واقعی از او ساقط و سرانجام در 5 اردیبهشت ماه 88 در همایش استانداران سراسر کشور که در وزارت کشور برگزار شد، گفت « آمار تعداد افراد واجد شرایط رای دادن در انتخابات ریاست جمهوری 46 میلیون 200 هزار نفر است» و این جمله هم چون درفشی بود که این مسئول بی مسؤول، بر روح و روان آزاد مردان ایرانی فرو کرد.آقای مدد برای حفظ چند صباح پست خود، چه ساده لوحانه ترفند و حیله تیم حرفه‌ای "تغییر آراء" را با این جمله خود رسوا کرد: «این آمار 46 میلیون و 200 هزار نفری پس ازجلسات مشترک مرکز آمار ایران، سازمان ثبت احوال و وزارت کشور مشخص شد».پس از این جلسه توجیهی، قال 5 میلیون رای دهنده ایرانی را چنین عمروعاصانه از صفحه سیاسی کشور کندند، سپس تشکیل کمیته صیانت از آراء مردم که از سوی یاران و معتمدان نزدیک حضرت امام (ره) و دلسوزان و معتقدان به نظام مقدس جمهوری اسلامی پیشنهاد شده بود را دارای وجهه قانونی ندانستند، فقط در خصوص حضور نمایندگان کاندیداها یا احزاب در شعب آراء، رییس ستاد انتخابات با منت و تهدید گفت: «این موضوع پیش بینی نشده، اما این افراد فقط ناظرند و حق هیچگونه دخالت جز گزارش دادن به هیئت نظارت یا اجرایی ندارند وگرنه از پای صندوق‌های رأی بیرون رانده می‌شوند».7. ترفند دیگری برای تغییر آراء مردم بنا به متن یکی از صورتجلسات ستاد انتخابات کشور، در این دوره از انتخابات، برای هر صندوق آراء دوعدد مهر تعریف شده است، به علاوه ده درصد اضافه کلان شهرها و صندوق‌های سیار که این موضوع البته امری شبهه انگیز است.8. یعنی اگر تعداد شعب اخذ رای برای کل کشور 45 هزار و 758 شعبه ( به گفته رییس ستاد انتخابات ) وتعداد مهر آماده برای هر صندوق دو عدد باشد، سر جمع کل مهرها 91 هزار و 516 می‌شود، حال اگر 10 درصد دیگر را که برای کلان شهرهای آماده، شده در نظر یگیریم یکصد هزار و 667 عدد می‌شود، که مهیا کردن این تعداد مهر انتخاباتی امری بی سابقه است. مطلعان انتخابات نیک می‌دانند که قبلا برای هر صندوق رای، تنها یک مهر که آن هم، حکم کیمیا را داشت، موجود بود، اما اکنون چنین نیست.9. چاپ 12 میلیون تعرفه اضافی قابل تامل است. بنا به رویت صورتجلسه‌ای دیگر، اکنون بیش از 58 میلیون تعرفه برای 46 میلیون و 200 هزار واجد شرایط چاپ رسیده است، در حالی که رییس ستاد انتخابات کشور در گفت و گو با رسانه‌های جمعی در تاریخ 6 خرداد 88 اعلام کرد :« حدود 57 میلیون برگ رای برای برگزاری انتخابات ریاست جمهوری چاپ شده است»، براین اساس، اگر اسناد موجود را ملاک قرار دهیم، در این بخش از نامبرده (مجری و امانتدار انتخابات )برای بیش از یک میلیون تعرفه دورغ گفته شده است. بدین ترتیب برای معادل 38.5 درصد از کل واجدین شرایط تعرفه اضافی چاپ شده است.10. فرمول " تغییر آراء" آقایان از فرمول مشارکت حداقلی مردم تبعیت می‌کند، اما اگر سطح مشارکت مردم افزایش یابد ان شاءالله چنین است و یا شاهد حضور نمایندگان کاندیداها یا دستگاههای نظارتی هم چون سازمان بازرسی کل کشور در ستاد انتخابات کشور خصوصا "اتاق تجمیع آمار" باشیم، نقشه آنان کارساز نخواهد شد. دلیل کمتر اعلام کردن شمار واجدین شرایط، پیش بینی پرشور نشدن انتخابات و به طبع شرکت کم مردم درانتخابات بود تا با وارد کردن آراء غیر مردمی، هم میزان مشارکت را بالا برده باشند و هم موقعیت حاکمان فعلی را تثبیت نمایند، در حالی که الحمدالله فضای انتخابات کنونی، حضور پر شور و گسترده مردم را نشان می‌دهد و این نیز از وعده‌های خداوند قادر است که میفرمایند " و مکروا و مکرالله و الله خیرالماکرین". ورق برخواهد گشت.

۱۳۸۸ خرداد ۲۰, چهارشنبه

این جراحی درد دارد و دوران نقاهت هم خواهد داشت

دکتر برو! دکتر برو

احمدی بای بای! احمدی بای بای


سرکوب مردم ایران به بهانه جلوگیری از کودتای رنگی
.

الف – رفسنجانی ، احمدی نژا د را به بنی صدر تشبیه کرده و با دخالت رهبری خواستار جراحی او و باند معروف به حزب پادگانی پشتیبان او شده
ب – طرفداران احمدی نژاد در انتقاد از نامه بدون سلام و احوالپرسی رفسنجانی به مقام رهبری، رفسنجانی را با منتظری مقایسه کرده، و خواستار جراحی او و همه حامیان او با چاقوی رهبری شده اند
ج – سپاه پاسداران هم موسوی را متهم به پیش ریزی زمینه های یک انقلاب رنگی کرده است


در این میان گروه حسین شریعتمداری و روح الله حسینیان در زیرزمینهای کیهان با تجدید باند مافیایی دخمه بنای توطئه خطرناکی را برای سرکوب گذاشته اند. متن این گفتگوهای مخفی را در زیر به نقل بعضی سایتها – مثل پیک نت – میخوانید. ضمناً تا زمان تنظیم این خبر، طرفداران موسوی در شیراز مورد پذیرایی سرکوبگران حزب پادگانی قرار گرفته و با سنگ و چماق و قداره ، به شدت ضرب و جرح شدند


تمام تلاش احمدی نژاد و حزب پادگانی زمینه سازی شرایطی است که بتوانند خون مخالفان را در خیابان ها ریخته و صحنه انتخابات را تغییر دهند. آنها می خواهند با بهره گیری از تجربه تخریب و تظاهرات سازمان یافته سالهای قبل صحنه را بدست بگیرند و اعلام کنند آشوب را سرکوب کرده اند. یکی از مهم ترین مبتکران و سازماندهان این طرح "روح الله حسینیان" است که ریاست مرکز اسناد انقلاب اسلامی را دراختیار دارد و اکنون نماینده مجلس است. کسی که در ترور حجاریان و قتل های زنجیره ای دست داشت و اسناد و پرونده هائی که احمدی نژاد زیر بغلش می زند و در مناظره ها شرکت می کند، همگی اسنادی است که وی در اختیار احمدی نژاد می گذارد. جلسات مهم و محرمانه ای در بخش زیرزمینی روزنامه کیهان برای سازماندهی این هدف تشکیل می شود که در تمام آنها حسین شریعتمداری و حسن شایانفر و شماری از دستیاران سعید امامی حضور دارند.از همین جلسات نقل می شود که حسن شریعتمداری و روح الله حسینیان گفته اند: «ما تجربه داریم. میدانیم که مردم ایران ترسو هستند. با یک یورش همه بر میگردند به خانه هایشان. مردم ما حتی با یک شایعه هم ممکن است قید انتخابات را بزنند. حداکثر از انتخابات قهر می کنند که این به نفع ماست، چون رای آنها موسوی است نه احمدی نژاد.» روح الله حسینیان همچنین گفته: «من تجربه روزهای بعد از حمله به کوی دانشگاه را دارم. همان موقع هم خدمت آقا (رهبر) رفتم و گفتم اجازه بدهید دویست سیصد نفر را بیآوریم در خیابان و ماجرا را تمام کنیم و بعدش هم خاتمی را بگذاریم کنار. آقا زیاد موافق نبود، اما ما خودمان تصمیم قطعی را گرفتیم و وارد عمل شدیم که ایشان هم از نتیجه بعداً راضی بود. الان هم باید همین کار را بکنیم. از در و شیشه شکستن نباید ترسید. بیست و سه و چهار تیر هم دیدید که ابتکار را گرفتیم دستمان. برادرهای مسجد سجاد هم تجربه بیست و سه تیر را دارند و آماده اند.»؛
باحتمال زیاد با آگاهی از همین جلسات و گفتگوهای شبانه روزی در زیر زمین کیهان است که روز گذشته میرحسین موسوی با صدور اطلاعیه ای نسبت به وقوع این حوادث هشدار داد. وی در نامه خود خطاب به مردم و طرفداران خود نوشت:
«... بهانه از بهانه جویان باید گرفته شود تا چهره‌ی آشوبگرانی که به تعبیر رهبر معظم انقلاب یا خائنند یا غافل، در فضای غبارآلود مبهم نمانده و در پیشگاه ملت آشکار شود...»؛


روح الله حسینیان گفته " حملات محمود احمدی نژا دبه رفسنجانی چشمداشتن وی به منصب رهبری را تا بیست سال دیگر کور کرد. با این وضعیتی که حالا پیش آمده یک جراحی بزرگ لازم است هرچند که این جراحی درد دارد و دوران نقاهت هم خواهد داشت"؛

شبنامه ای که در شهرهای ایران دست به دست میچرخد

برپا خیز، از جا کَن ، بنای کاخ دشمن
.


فرزندان دلیر کاه آهنگر و فریدون فرخ
فریدون فرخ ، فرشته نبود
به مشک و به عنبر سرشته نبود
به داد و دهش یافت آن نیکویی
تو داد و دهش کن فریدون توئی!!؛


فرزندان دلیر ایران زمین

بپا خیزید و بنیاد این ظلم و ستم سیاه را درنَوَردید و به درکه تاریخ بریزید
امروز آمار ارائه شده در مناظره های تلویزیونی، حقیقت چپاولگری و فساد در ایران عزیزمان را در طول این سی سال گذشته با حداکثر سوء استفاده از اسلام عزیز ، نشان میدهد. نمیتوان آن را نادیده گرفت
این فتنه سیاه، حاصل عملکرد جمعی دستاربند بیدین و وطن فروش است که جز به قدرت و ثروت نمی اندیشند خون رشیدترین فرزندان این مرز و بوم را این خناّسان دجالپرست بر دستهای خود دارند. اینها در خون خلق ایران زمین غوطه خورده و شناوری کرده اند
اینها همه نامسلمان اند. انها شیطان پرستند


مردم قهرمان ایران

شمااز تبار کاوه و فریدونید، نه سیب زمینی بی رگ

برخیزید و این طومار ناپاک شیطان پرستان را درهم بپیچید

‏سخنانى نگويید كه كل نظام يا كل اسلام زير سؤال برود‏


پیام آیت الله العظمی ناصر المکارم الشیرازی

.
آيت الله ناصر مكارم شيرازي امروز سه‌شنبه با صدور پيامي خطاب به جوانان و كانديداهاي انتخابات رياست جمهوري گفت: در آستانه روز ‏انتخابات هستيم مى‏خواستم دو نصيحت كنم اوّل نصيحتى دوستانه به آقايان كانديداها كه خودشان و ستاد و يارانشان مراقب باشند سخنانى ‏نگويند كه كل نظام يا كل اسلام زير سؤال برود و نسبتهايى به يكديگر دهند كه سبب شادى دشمنان و يأس بعضى دوستان شود و روى آن ‏در خارج مانور دهند - منظورم همه كانديداهاى محترم است و فرد خاصّى را در نظر ندارم- ؛‏
ما در برابر خون صدها هزار شهيد مسؤوليم، ما در قيامت بايد در برابر اين سخنان پاسخگو باشيم و اگر ‏نسبت‌هاى ناروايى به هر كس داده شده بلافاصله بعد از انتخابات عذرخواهى كنند و ريشه اختلافات آينده را بخشكانند و مردم عزيزمان را ‏به اين وسيله اميدوار كنند
نصيحتى پدرانه به جوانان عزيز با هر گرايشى كه دارند دارم. كشور ما و ملّت ما در منطقه و ‏در جهان به عنوان يك كشور پيشرو و يك ملّت باكفايت و بادرايت و شجاع كه مى‏تواند الگو بوده باشد شناخته شده نبايد كارى انجام گيرد ‏كه اين سابقه بسيار خوب مخدوش شود، از هر كارى كه موجب تنش در انتخابات مى‏شود مخصوصاً در اين دو سه روز بپرهيزند، تقواى الهى، ‏و اخلاق اسلامى و منش ايرانى را در نظر بگيرند و از شعارها و تعبيراتى كه خداى ناكرده سبب توهين به ديگران است بپرهيزند. و سعى كنند ‏همگى در پاى صندوق‏هاى رأى حاضر شوند تا انتخاباتى پرشور و دشمن‏شكن داشته باشيم
من يقين دارم اگر اين جهات را رعايت كنيم خداوند به پاداش آن آينده خوبى براى كشور و ملتمان مقرر خواهد فرمود‏
والسلام عليكم و رحمت الله وبركاته‏
‏1388.3.19‏


.
آنچه – از طرف محمود احمدی نژاد

در سیمای جمهوری اسلامی اتفاق افتاد

خلاف شرع و حرام بود

.
پنجاه تن از برجسته ترین علماي قم که در بین آنان شماری از بزرگان جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و یاران با وفای امام راحل (ره) چون آیات عظام ابراهیم امینی، راستی کاشانی، طاهری خرم آبادی، کریمی، مسعودی خمینی و... دیده می شود، با صدور اطلاعيه‌اي مخدوش نمودن خدمات نظام و روحانيت مبارز را عملي غير ‏شرعي و موجب شادي دشمنان انقلاب دانستند‏
به گزارش خبرنگار کجکول از قم، متن این اطلاعيه به شرح زیر است

‏ملت شريف ايران
نظام جمهوري اسلامي محصول تلاش و فداكاري روحانيت و مرجعيت به رهبري حضرت امام ‏راحل عظيم‌الشأن و همراهي شما و خونهاي پاك شهدا است؛ بر همگان حفظ اين نظام مقدس و دفاع از آن و ‏تلاش براي استمرار آن لازم و ضروري است.‏انتظار داريم كه همه اقشار ملت در آزمون بسيار مهم و حياتي 22 خرداد، انتخابات دور دهم رياست جمهوري ‏اسلامي ايران، باشكوه هر چه بيشتر به وظيفه انساني، شرعي و ملي خود عمل نمايند.‏ما امضاء كنندگان ذيل بدون هيچ‌گونه گرايش به جناح‌هاي سياسي، نگراني و تأسف شديد خود را از بعضي از ‏آنچه در اين ايام به ويژه در مناظره تلويزيوني اتفاق افتاده است، اعلام مي‌داريم. مخدوش نمودن خدمات نظام و ‏روحانيت مبارز و مظلوم علاوه بر حرمت شرعي و منع قانوني مايه يأس و نااميدي همگاني و شادي دشمنان اسلام ‏و نظام اسلامي خواهد شد، كما اين كه نام بردن از افرادي كه در اين مناظره حضور ندارند و امكان دفاع در اين ‏نوع جلسات براي ايشان فراهم نيست بدون اثبات اتهام آنان در محكمه عادله و قانوني، خلاف شرع مبين است.‏

در ذیل این نامه امضای بزرگان حوزه به شرح زیر دیده می شود

اعضای جامعه مدرسین حوزه علمیه قم:
آیات
1- ابراهيم اميني
2- حسین راستي كاشاني
3 ـ سيد ابوالفضل مير محمدي
4 ـ رضا استادي
5ـ سید حسن طاهري خرم‌آبادي
6 ـ عباس محفوظي
7 ـمحمدعلی فيض ‏گيلاني
8 ـمحمد جواد فاضل لنكراني
9 ـ سیدجعفر كريمي
10 ـ محمود رضا جمشيدي
11ـ سيد محمد غروي
12 ـ احمد ‏صابري همداني
13ـ علي اكبر مسعودي خميني

اسامی دیگر علما، آیات و حجج اسلام:

14 ـ علي افتخاري گلپايگاني
15ـ محمد حسن احمدي فقيه‌يزدي
16 ـ محمد ‏حسين احمدي فقيه يزدي
17 ـ محمد قائني
18 ـ مهدي هادوي تهراني
19 ـ محسن فقيهي
20 ـ علي نظري منفرد
21 ـ سيد محمد ‏هاشمي
22ـ جواد مروي
23 ـ محمد سروش محلاتي
24 ـ سيد ضياء الدين مرتضوي
25 ـ سيد رضا خسروشاهي
26 ـ احمد ‏مبلغي
27 ـ محمد قاضي زاده
28 ـ محمد رضا منوچهري نائيني
29 ـ سيد محمد حسين عظيمي
30 ـ مرتضي جوادي آملي
31 ـ ‏مرتضي واعظي اراكي
32 ـ حسن علي خزائلي
33 – محمود رضا عصاري
34 ـ سيد جواد ورعي
35 ـ محسن غرويان
36 ـ سيد ‏مجتبي نورمفيدي
37 ـ عباس علي زارعي سبزواري
38 ـ سيد مجتبي طاهري خرم‌آبادي
39 ـ كاظم قاضي‌زاده
40 ـ محمد ‏حسين متقي كرمانشاهي
41 ـ سيد علي علوي قزويني
42 ـ محمد رباني نيشابوري
43 ـ سيد مجتبي ميردامادي
44 ـ مجتبي ‏طبري
45 ـ اكبر خادم‌الذاكرين
46 ـ مسلم قلي‌پور گيلاني
47 ـ سيد عبدالمجيد عسگري
48 ـ محمد هادي مفتح
49 ـ رسول ‏عبداللهي
50 ـ محمد تقي سهرابي.‏

۱۳۸۸ خرداد ۱۸, دوشنبه

انتساب دروغ به آیت الله خزعلی از قول آیت الله صافی

شیوع زائدالوصف دروغ در قم و تهران
.
حسن رجبي فرمانده ناحيه مقاومت بسيج ابوذر در گفتگو با خبرنگار دفاعي خبرگزاري فارس با اشاره به انتشار نامه‌اي جعلي در برخي سايت‌هاي خبري اعلام كرد
برخي افراد و جريان‌هاي سياسي دست به جعل اسناد و سياه نمايي عليه سپاه پاسداران انقلاب اسلامي كرده اند كه اين عمل خلاف منافع ملي، قابل پيگرد در دادگاه‌ها و مراجع قضايي است
.
انتشار شایعه حمایت آیت‌الله العظمی صافی گلپایگانی از دکتر احمدی‌نژاد، موجب نارضایتی ایشان شده است.به گزارش خبرنگار «آینده»، در پی اظهارات منتسب به آیت‌الله خزعلی، مبنی بر حمایت آیت‌الله العظمی صافی گلپایگانی از دکتر محمود احمدی‌نژاد و تماس‌های مکرر مقلدان ایشان، آیت‌الله العظمی صافی ضمن ابراز ناراحتی شدید اظهار کرده‌اند موضع ایشان همان بیانیه‌ای است که هفته گذشته درباره انتخابات صادر کرده‌اند.
در این بیانیه آمده بود:«باسمه تعالیحضرت آیت‌الله العظمی صافی (مدظله العالی) شخصی را صالح برای ریاست‌جمهوری اسلامی می‌دانند که در حفظ مواضع و هویت اسلامی نظام، عدم تنازل از ارزش‌های دینی و مذهبی، پاسداری از عزت و استقلال کشور و حکومت قانون و خدمت به قشر ضعیف جامعه ثابت قدم و کوشا باشد و شخص خاصی را معرفی نمی‌نمایند.5/3/88دفتر حضرت آیت‌الله العظمی صافی»گفتنی است که دست کم طی دو سال سال گذشته آیات و مراجع تقلید قم حاضر به هیچ‌گونه ملاقاتی با رئیس‌جمهور و وزرای وی نشده و در این باره وساطت‌ها هیچ اثری نداشته است
.
افشاگری محمد هاشمی درباره اهداف و عملکرد احمدی نژاد

قلم: محمد هاشمی با طرح این پرسش که آیا رفتارهای رییس جمهور، شیوه پاسداری از حیثیت و عزت کشور است؟، نکاتی را درباره ی اهداف و عملکرد 4 ساله ی احمدی نژاد مطرح کرد.
محمد هاشمی گفت: آقای هاشمی از حدود سال 1340 که نهضت امام خمینی(ره) شروع شد یکی از پایه های ثابت و فعال نهضت بوده است و در طول تمام دوران مبارزه و بعد از پیروزی انقلاب و تشکیل جمهوری اسلامی در کنار امام بودند و بعد از رحلت امام یکی از ارکان نظام جمهوری اسلامی بودند. ایشان از شخصیت هایی هستند که همواره در جهت استقرار و تثبیت جمهوری اسلامی تلاش زیادی کرده اند.این ویژگی ها باعث شده است که دشمنان سعی در تخریب هاشمی و شخصیت های نظیر ایشان داشته باشند. بر همین اساس طرح ترور شخص هاشمی را در اول انقلاب داشتیم رسانه های خارجی و دشمنان در اوایل انقلاب مرحوم بهشتی، و آقایان خامنه ای و هاشمی را مورد هجمه قرار می دادند. جریان هایی هم در داخل این کار را انجام می دادند که بعدا تبدیل به ضد انقلاب شدند یا متعلق به جریان بنی صدر بودند. بنی صدر هم کینه ی زیادی نسبت به این افراد داشت. در مقابل، امام توجه خاصی به این اشخاص داشتند، مخصوصا وقتی هاشمی را ترور کردند ایشان پیام دادند و گفتند "هاشمی زنده است چون نهضت زنده است". امام بی جهت از کسی تعریف نمی کرد.ویژگی های هاشمی باعث شده است که همواره مورد غضب عده ای باشد و البته عده ای هم با شخص هاشمی مساله نداشتند و شاید الان هم نداشته باشند اما با انقلاب مساله دارند، اینها عمدتا ریشه در خارج دارند. آنها هم با هاشمی عناد دارند و هر طور که بتوانند ایشان را ترور شخصیتی یا ترور فیزیکی می کنند.
برادر آیت الله هاشمی رفسنجانی در ادامه درباره ی علت تخریب هاشمی توسط دولت نهم افزود: این که چرا در شرایط فعلی رییس دولت نهم این طور به هاشمی حمله کرده است و هتاکی می کند و خلاف شرع و خلاف قانون انجام می دهد این تحلیل و دلایل خاص خود را دارد که به چند مورد آن اشاره می کنم.دولت هاشمی به قضاوت دوست و دشمن و موافق و مخالف؛ موفق ترین دولت ایران چه قبل و چه بعد از انقلاب در جهت سازندگی و عمران و توسعه بوده است. کارهایی که این دولت کرد بسیار بزرگ است، بعد از جنگ دو هزار و هفتصد روستا، 87 شهر و شهرستان در 16 استان بین صد درصد تا ده درصد توسط رژیم صدام تخریب شده بود و تقریبا تمام زیرساخت های کشور از قبیل پالایشگاه، نیروگاه، جاده ها، پل ها و فرودگاه ها آسیب دیده بودند و نزدیک به دو میلیون آواره ی جنگی در اردوگاه ها زندگی می کردند. هاشمی با برنامه ریزی، بدون درآمد زیاد، تمام اینها را بازسازی کرد، این دو میلیون نفر را به استثنای تعداد کمی به جاهای خود را برگرداند. زیرساخت های کشور ساخته شد و حتی زیرساخت های جدیدی نیز به وجود آمد.
محمد هاشمی یادآور شد: در دوران جنگ و حتی در زمان شاه مردم ما به یاد دارند که چقدر قطعی برق داشته ایم اما بعد از چهار سال اول دولت هاشمی به صادر کننده ی برق تبدیل شدیم، حتی بسیاری از روستاها صاحب برق و آب شدند. در دوران سازندگی صنایع راه اندازی شد، حلقه های مفقود صنعت راه افتاد، قراردادهای بزرگی مثل عسلویه بسته شد و کارخانه های فولاد مبارکه و امثال آن به بهره برداری رسید. در دولت خاتمی این خدمات با کمی تفاوت و تاخیر ادامه یافت.الان احمدی نژاد با یک سری شعار آمده اما در عمل در این چهار سال هیج کار مثبتی در کشور نکرده است. در حالی که درآمد نفت بیشتر از 300 میلیارد دلار بوده است، این در آمد قابل مقایسه با درآمدهای دولت های قبل نیست. این پول ها هزینه شده است اما هیچ طرح عمرانی که بشود نشان داد انجام نشده است که دولت بگوید طراحی و اجرای آن در دولت نهم انجام شده است، حتی همان کارهای قبلی هم مثل عسلویه و طرح های صنعت متوقف شده است. اخیرا وزیر نفت - نوذری - گفته بود که با این آهنگ نمی توانیم به این پروژه ادامه دهیم، در حالی که قطر ده برابر ما از حوزه های مشترک برداشت می کند.
در کشاورزی در سال 83 جشن خودکفایی گرفتیم اما امسال حداقل 8 میلیون تن باید گندم وارد کنیم. به نحو بی سابقه ای امسال واردات افزایش پیدا کرده، کشاورزی از بین رفته است و روستایی ها به حاشیه نشینی در شهرها روی آورده اند، مردم این شرایط را با دولت های قبل مقایسه می کنند. دولت را امروز مردم با عملکردش می سنجند. امروز احمدی نژاد، احمدی نژاد چهار سال پیش نیست که شعار هایی را مطرح کرد و رای آورد. او چهار سال کشور را اداره کرده است، در این چهار سال کشور را در سیاست خارجی به وضع بدی رسانده است.با نگاهی به تاریخ می توان دید که کار احمدی نژاد در جریان ملوانان انگلیسی را حتی ناصرالدین شاه انجام نداد که ذلیل ترین شاه عهد قاجار در روابط خارجی بوده است، جالب این که در این زمینه دروغ هم می گوید، آقای بلر در آن زمان یک اولتیماتوم داده به آقای احمدی نژاد که اگر تا یکی دو روز آینده آزاد نشوند اقدام می کنم، ایشان ترسیده و اینها را در نهاد ریاست جمهوری با تشویق و لباس نو و هدیه و بدرقه تا فرودگاه فرستاده رفته اند؛ آن هم عنوان رافت اسلامی. بعد می آیند این کار خود را افتخار ملی معرفی می کنند. همین رفتار را در جریان رکسانا صابری نیز این دولت تکرار کرد. این دولت در سیاست خارجی ذلیلانه در برابر قدرت های بزرگ زانو می زند، در برابر اسراییل سی سال است این ملت و امام و رهبری مرگ بر اسراییل می گویند در حالی که معاون ایشان می گوید ما دوست ملت اسرائیل هستیم. چرا؟ چون بوش به او تشر زد و او هم ذلیلانه پا روی همه ی مسایل گذاشته است. مردم ما این رفتارها را با دولت های قبل مقایسه می کنند.
هاشمی افزود: این دولت فقط یک قرارداد در سال 85 با یک شرکت داخلی به رقم 17 میلیارد دلار بسته است، این رقم را به آن شرکت پرداخته در حالی که این پروژه ده درصد پیشرفت داشته است. این دولت می گوید بودجه های عمرانی را افزایش داده در حالی که این افزایش تنها در لایحه ی بودجه است و معلوم نیست این بودجه کجا رفته و چه شده است؟
وی با اشاره به آمارهای نشریه ی برنامه ی معاونت نظارت راهبردی ریاست جمهوری گفت: در این آمارها اسم نوزده کشور برده شده است که دولت به آنها 9 میلیارد دلار کمک یا وام اعطا کرده است. کشوری مثل جزیره سنت وینست که تنها 117 هزار نفر جمعیت دارد، هفت میلیون دلار از دولت ایران کمک دریافته کرده است، پول را هم احتمالا با چمدان به آنها داده اند، بدون این که کنترل شود، این پول در کجا مصرف می شود؟ یا مثلا به سریلانکا نفت نسیه داده اند، در مقابل چای وارد کرده اند و با این کار چایکاران کشور را ورشکست کرده اند. در این لیست نام کشورهایی مانند بولیوی، اکوادور، لبنان، حماس هم دیده می شود. در حالی که با این نه میلیارد دلار که می توانستیم کارهای عمرانی زیادی در کشور انجام دهیم و بسیاری از گرفتاری های مردم را برطرف کنیم.اینها جوابی برای این سوال ها در زمینه ی صرف بودجه و رفتارهای خود ندارند، در نتیجه 24 سال گذشته را زیر سوال می برند و مسوولان آن دوره ها را به فساد متهم می کنند.
محمد هاشمی در ادامه با انتقاد از سخنان اخیر رییس جمهور در مناظره با موسوی، گفت: امروز ناطق نوری که یکی از روحانیون مبارز و برجسته ی کشور است، متهم به فساد می شود، در حالی که او امروز رییس بازرسی دفتر رهبری است. آیا مقام معظم رهبری یک فرد فاسد را به این سمت می گذارد؟ جوانی که این را می شنود چگونه می تواند این را هضم کند؟ یا هاشمی که رییس مجلس خبرگان و رییس مجمع تشخیص مصلحت است مورد اتهام قرار می گیرد، احمدی نژاد بالاترین سطح نظام را فاسد می داند و هدفش حمله به آرمان های انقلاب و اصل انقلاب است، و برای این است که کسی از او درباره ی عملکردش حساب کشی نکند، فرار به جلو می کند؛ مثل آن دزدی که مال یکی را دزدیده بود، می دوید و آی دزد آی دزد می کرد.او به فردی مانند رضایی توهین می کند که سوابق درخشانی دارد، به او می گوید که نوکر هاشمی در انتخابات است، یا همین اتهام را به کروبی و موسوی وارد می کند، که هر کدام از شخصیت های بزرگ و با تجربه ی کشور بوده اند. موسوی در بدترین شرایط کشور، نخست وزیر بود و کشور را اداره می کرد و رهبر فعلی آن روز رییس جمهور بوده است، آن وقت می گوید فرمانده ی همه ی اینها هاشمی است!
محمد هاشمی علت این رفتار احمدی نژاد را عصبانیت نسبت به کاهش رای خود در نظرسنجی ها اعلام کرد و گفت: آن طور که من از منابع بسیار صحیح شنیده ام از دو هفته قبل نظرسنجی های دقیق نشان داده که میرحسین برنده ی انتخابات است و بسیار رشد خوبی کرده است، اینها به هراس افتاده اند و فرار به جلو می کنند و همه چیز را از بین می برند. پریروز در مشهد جوانی کشته شده است، ایا این تخم کینه و نفاق در میان خانواده ها ایجاد نمی کند که به این راحتی پاک کردنی نیست؟
وی به جریان رودررو شدن هاشمی با احمدی نژاد در مراسم ارتحال حضرت امام(ره) اشاره کرد و گفت: در این مراسم هاشمی به او گفته شما خیلی دروغ گفته اید، قضیه ی پیغام به ملک عبدالله وجود خارجی نداشته است، یا این که شما می گویید من کارگردان انتخابات هستم در حالی که بعضی از این دوستان کاندیدا برای کاندیداشدنشان حتی از من نظر هم نخواسته اند، یا این که به خانواده ی من آن حرفا را نسبت داده اید. ایشان سری تکان داده و شب در تلویزیون خیلی گستاخ تر سخن گفت و نظام ما را طبقاتی مانند عهد ساسانیان دانسته که یک طبقه اجازه ی ورود بقیه به قدرت را نمی داده است، اگر چنین باشد که خود این آقا زمانی استاندار دولت هاشمی بود، بعد شهردار تهران شد، پس لابد خودش هم جزو این حلقه بوده است. این آقا می خواهد با این تعابیر مظلوم نمایی کند که اگر روزی شکست خورد بگوید از هاشمی و خاتمی و کروبی شکست خورده و اگر پیروز شد بگوید بر اینها پیروز شده است.
هاشمی گفت: شنیده ام احمدی نژاد در جایی گفته امروز کشور و جهان را امام زمان(عج) مدیریت می کند. چرا کارنابلدی و کوتاهی های خود را به امام زمان(عج) نسبت می دهد و با این سخنان زبان جوان ایرانی و شیعه را در مقابل اهل سنت کوتاه می کند؟بحث اینها هاشمی نیست، بحث اصل انقلاب و تفکر شیعه و خردگرایی شیعه است که در دنیای امروز جا باز کرده است. بحث اینها خرد گرایی انقلاب و امام است که از نظرشان باید به آن لطمه بزنند، حال این دانسته است یا ندانسته است، دیگر خدا می داند که او با چه هدفی این ها را مطرح می کند.
وی تصریح کرد: احمدی نژاد در تلویزیون می گوید من نمی توانم منابع ذخیره ی ارزی و درآمدهای ارزی را به مردم بگویم، این در حالی است که همه ی کشورهای دیگر این ارقام را می دانند، تنها ملت ایران نامحرم است و نباید بداند که این نفت کجا رفته و به چه قیمت رفته است؟ اینان می خواهند نسل فعلی که از انقلاب کمتر می داند را بی هویت کند و توجه اش را از شخصیت های انقلابی به ایسم ها و الگوهای دیگر ببرد.
هاشمی در پایان گفت: چهارسال قبل احمدی نژاد نامزد انتخابات بود اما او امروز رییس جمهور است و سوگند خورده که پاسدار حیثیت و عزت کشور باشد آیا این رفتارها و شیوه های پاسداری است؟