مصباح يزدی، عضو مجلس خبرگان رهبری، عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی و ...، روز ۲۴ فروردين‌ماه سال جاری از شکل‌گيری تشکيلات فراماسونری با شعار قرآن و اسلام خبر داده و گفته بود «نفوذ غير خودی‌ها در ميان خودی‌ها"، شديدترين خطری است که اسلام تاکنون با آن روبه‌رو بوده است مصباح يزدی، در مقاله‌ای در ماهنامه «پاسدار اسلام» نوشته
در مدت ۳۲ سال پس از انقلاب ايران آن «اسلام واقعی؛ اسلام ناب» هنوز اجرا نشده است.

پس از ۳۲ سال اگر کسی بگويد «هنوز در عالی‌ترين سطوح مسئوليت کشور، ولايت فقيه به معنای واقعی‌اش جا نيفتاده، ادعای گزافی نکرده است.»

می‌گويند؛ وقتی مردم بايد رأی بدهند و رئيس جمهور يا رئيس حکومتی انتخاب کنند، ديگر ولی فقيه چه کاره است؟! قوای سه‌گانه که داريم... ديگر چه می‌خواهد؟ رهبر يعنی چه؟ ولی فقيه چه‎‎

هنوز بعد از اين همه بحث‌ها شک می‌کنند که اصلاً آيا ما ولايت فقيه داريم يا خير


تعجبی ندارد که کسانی به نام ولايت فقيه و به نام طرفداری از خط امام بيايند و اسلام را از امام کنار بزنند و مگر چنين نکردند؟ مگر به نام طرفداری از "خط امام" نيامدند اسلام را از بين ببرند؟ آيا ديگر تمام شد؟ فردا فتنه عميق‌تری در پيش است

اگر کسانی برخوردشان با مقام ولايت فقيه از نوع برخورد سياسی با يک باند يا رقيب سياسی باشد، يعنی سی و چند سال تلاش برای ولايت فقيه همه بر باد است.


احساس من اين است که درون جامعه ما دستگاه فراماسونری در حال تقويت مجدد است

اگر دستگاه فرماسونری بخواهد بيايد، همچون دوران مشروطيت، حتماً از همين شعارهای برگرفته از انقلاب استفاده خواهند کرد و زير اين پوشش‌ها حرف خودشان را می‌زنند.

اين‌ها از درون همين دستگاه درآمده‌اند، خود ما حمايت‌شان کرديم اين بودجه‌هايی که در اين راه صرف می‌شود از جايی می‌آيد؟ اين بند و بست‌هايی که می‌شود، اين عزل و نصب‌هايی که انجام می‌گيرد به چه دليل است؟ اين حرف‌های نچسبی که هر روز در قالبی نو زده می‌شود از کجا می‌آيد؟ چه انگيزه‌ای برای طرح اين‌ها وجود دارد؟ اين همه سخن از ملی‌گرايی آن هم در زمانی که کشورهای اسلامی و عربی بيدار شده‌اند و يک نهضت اسلامی جهانی در حال شکل‌گيری است برای چيست؟ آيا پيامد طرح "اسلام‌ ايرانی" چيزی جز اين است که ما را به ملی‌گرايی متهم کنند و بگويند: شما با اسلام سروکار نداريد؟»

تعجبی ندارد که کسانی به نام ولايت فقيه و به نام طرفداری از خط امام بيايند و اسلام را از امام کنار بزنند و مگر چنين نکردند؟ مگر به نام طرفداری از "خط امام" نيامدند اسلام را از بين ببرند؟ آيا ديگر تمام شد؟ فردا فتنه عميق‌تری در پيش است.بعيد نيست يکی دو سال ديگر وضع عوض بشود و همين‌هايی که در همين نظام به وجود می‌آيند و رشد می‌کنند و از بودجه مملکت و از همين امکانات صرف به قدرت رسيدن آن‌ها می‌شود سر کار بيايند و ريشه همه چيز را بزنند.
خطری که من احساس می‌کنم شديدترين خطری است که تا به حال نظام ما را تهديد کرده است و ديگر جايی برای اسلام و ولايت فقيه و ارزش‌های اسلام نخواهد گذاشت